آب ترکی:سو
آزرده شدن:رنجیدن
آغوش:بر
اثر جلال آل احمد:اورازان
از ایالات آمریکا:میزوری
از چاشنیها:سس
از درختان:شمشاد
از رودهای مرزی:تجن
از سورهها:تکویر
از ورزشهای گروهی:هندبال
اشاره شده:مزبور
اشخاص، مردم:نفوس
اندازه:میزان
انیس:همنشین
برادر:داداش
برتری داشتن:امتیاز
بردبار:شکیبا
برزن:کوی
برش پشم گوسفند:کاردو
به حالت دو رفتن:دویدن
به لرزه در آوردن:لرزاندن
بهطعنهبلندکردن انگشت شست:بیلاخ
بیزاری:تنفر
پرمنفعت:نان وآب دار
پهلوان:یل
پیروز:ظافر
تهیدست:بینوا
تیم فوتبالی ایتالیایی:تورینو
جو:اتمسفر
جیحون:آمو دریا
چهره:رو
چیزی را به خورد کسی دادن:خوراندن
حرفهای بی سر و ته:آسمان وریسمان
خوب:سخ
دارای ظاهری ناخوشایند:بد ریخت
درخت پر شاخ و برگ:نارون
دریای عرب:یم
دو یار همقد:اا
دوباره:ازسر
دودل:مردد
راه کوتاه:میانبر
رودی در سیبری:لنا
زدن قلب:تپیدن
زمین کشت برنج:شالیزار
زینت ناخن:لاک
سردتر:ابرد
شاعر سده شش:انوری
شایستگی و لیاقت:اهلیت
شهر خراسان رضوی:سبزوار
شهر فرانسه:بوردو
شیر:لبن
ضمیر همیشه غایت:او
فلز پر مصرف:آهن
فلز چهره:روی
فیلمی از حسن فتحی:پستچی سه بار در نمیزند
فیلمی با بازی اکبر عبدی:ای ایران
گرد:کروی
مال و ثروت:منال
مبتلا:دچار
مجرای آب بام خانه:ناودان
محل ورود:در
مذکر:نر
مرغ میرود:جا
مرفق:ارنج
ناشی:نا وارد
نگهبان آب:میرآب
نوعی نان شیرینی:کماج
کارآزموده:کاردان
کارور:اپراتور
کنار:جنب