آزار دهنده پدر و مادر:عاق
آسوده خاطر:فارغبال
آشکار و هویدا:فاش
آیینها:ادیان
ابزار کار نقاش:کاردک
اثر ایوان توگنیف:خاک بکر
اثر سیمین دانشور:ساربان سرگردان
اثر شاتوبریان:موهبت آتشین مسیح
ادراک:حس
از پوشاک:ژاکت
از حالات ماده:گاز
از سبزیهای سالادی:کاهو
استانها:ولایات
اشاره به دور:آان
اشاره به نزدیک:این
اصل چیزی:قوام
اهل ادب:ادبا
با زور:غاصبانه
بازیگر «پدرخوانده»:مارلون براندو
به آهستگی:یواشکی
به اندازه بودن:قد دادن
بوی خوش:رایحه
بیاندازه و بیشمار:نامحدود
پاره آتش:شرر
پایان:نهایت
پرورش دهنده گل و گیاه:باغبان
پسر مازنی:ریکا
پوشاک گردن:شال
پیرو:دنباله
توانایی:زور
حرف نفرت:اف
حیوان باوفا:سگ
خزنده گزنده:مار
خطاب بیادبانه:هی
خوب:نیکو
دارای خطوط موازی:راه راه
دختران:بنات
درخت انار:ناربن
درد چشم:رمد
دستگاهی برقی در موتور خودرو:بوبین
دیگران:کسان
زاغ:غراب
سرپوشی برای چراغ:آباژور
سرکش و نافرمان:عاصی
شهر خراسان رضوی:چناران
شهر خراسان شمالی:فاروج
شهر فارس:داراب
شهر قزوین:ابیک
شهر مرکزی:نیمور
شهر کرمان:زرند
شهری در پرتغال:تومار
صورت و تنه مردم:هیکل
فرج:گشایش
گشودن معما:حل کردن
گیاهی با عصاره سمی:شوکران
لبه تیغ:یلمان
مرض قند:دیابت
مشک:خی
موسوی:کلیمی
ناپسند:بد
ناساز:ناموزون
نحس:نامیمون
نقش هنرپیشه:رل
نماینده فروش:ویزیتور
همدم:یار
هوشیار و گرامی:نبیل
کاتالوگ:بروشور
کالا:جنس
کودن:غت
کیسهکش:دلاک
جواب نماینده فروش ویزیتور غلط فاحشه، نمایندگی بهتر و فارسی هست در صورتی که ویزیتور کلمه خارجیه با معنی دیگر