آدم بدقلق:نرو
آزادراه:اتوبان
آهنگر:نهامین
آواز نشاط انگیز:سرود
اثر هرمان هسه:سیدارتا
از ادات تشبیه:سا
از پیامبران:هود
از سازهای زهی:ویولون
از سورهها:روم
اسب آذری:آت
الهه خورشید مصر باستان:را
انگبین:عسل
ایستگاه راهآهن:گار
این دم:الان
بانگ، آواز:غو
بخشودن:عفو
بخشی از چیزی:جزو
بددل:غر
برخی از زیر آن به عمل میآیند:بته
بسیار رنج دهنده:جان کاه
به تمسخر گرفتن:دست انداختن
بینهایت:لایتناهی
پالیز خربزه:لته
پایتخت بلیز:بلموپان
پایین آمدن:تنزل
پستی و حقارت:فرودستی
پول خرد قاجار:شاهی
تازه به دوران رسیده:ندید بدید
تک:یکان
جاده قطار:ریل
جزئی نیست:کلی
حالترفتنبین آهستگیوشتاب:افت وخیز
حرف ندا:ای
حرف نداری:بی
حرف همراهی:با
خزنده گزنده:مار
خوب و نیک:نغز
خون:دم
داد:عدل
داستان جنگی:رزم نامه
در آمدن:ورود
دستور:امر
راز و نیاز کردن با خدا:مناجات
روغنی:چرب
سست و ناتوان:خور
شاعر سده شش:انور یابی وردی
شدنی میشود:بادا باد
شراب:خمر
شهری در بوشهر:دیر
عادی:نرمال
فزونی یافتن:ازدیاد
فیلمی با بازی نگار جواهریان:چند تارمو
قسمی کفش پاشنهدار:ارسی
قطعی:حتمی
گردش کودکانه:ددر
گریز:هرب
گمراه:ضال
گودال:چاه
گونه:جور
لولهایاستوانهای موتور اتومبیل:سیلندر
ماه سرد:دی
مجموعهقطعات جلوی خودرو:جلوبندی
مزور:دغل
معلم:فرهنگی
مقیاس وزن مایعات:گالن
منزلت:شان
منزوی و گوشهگیر:خانه نشین
نت میانی:لا
نخهای افقی پارچه:پود
نشانهها:ایات
نصف:نیم
نقشه کشیدن:طرح ریختن
هدر دادن آب:هرزدادن
همه را فراگیرنده:عام
واحدی در طول:متر
واحدی در وزن:سیر
ولگردی:هرز
کشتی جنگی:ناو
کشنده بیصدا:سم
کشور آفریقایی:کنیا
کوچ کرده:رحیلش