آغشته به لجن:لجن مال
آماسیده:متورم
آه و ناله:فغان
آهنگر:حداد
اتومبیل حمل بیماران:آمبولانس
از چهار عمل اصلی:منها
از دشمن به دست آمده:غنیمت
ایالتی در آمریکا:اورگن
باران تند و شدید:رگبار
بیچارگی و عجز:زبونی
پادشاه:کیا
پاک و منزه:متبارک
پایان نیافته:ناتمام
پردهدری:هتک
پرنده:طایر
پسوند شباهت:سا
پشم شتر:وبر
تذکر:یاد آوری
تسمه:دوال
تظاهر:ظاهرسازی
تفحص:کند وکاو
توجه کردن:اعتنا
تکاور:رنجر
تیم فوتبال اسپانیایی:ویاریال
تیم فوتبال فرانسوی:اویان
جار و جنجال:غوغا
جای نشستن:نشیمن
جلوی جریان چیزی را گرفتن:بند آوردن
چوببست:تارم
چوپان:شبان
حرف تنفر:اف
حرف ندا:آهای
حمالی:باربری
خارج کردن هوا از ریه:بازدم
خشکی:یبس
خوابیده:نایم
خواهش:التماس
دارای فر و شکوه:فرهمند
درشت و خشن:گنده
دریای عرب:یم
دست عرب:ید
دشمنی:کین
دماپا:ترموستات
دور بازی:راند
دور دهان:نس
دوست داشتنی بچگانه:مامانی
ذکر حاجیان:لبیک
رود ایتالیا:پو
روز قیامت:یوم الدین
روغن و چربی:په
زیرک و باهوش:داهی
سخنان بیهوده میگوید:یاوه گو
سود پول:ربا
سودمند:مفید
شاعر سده چهار و پنج:باباطاهر
شهر خوزستان:باوی
شهر رازی:ری
شهر مرکزی:مامونیه
شهرها:بلاد
شهری در پاکستان:لاهور
شکاف و رخنه:جر
شکمبند طبی:گن
صحنه نمایش:سن
صریح:رک
عالی و برتر:تاپ
عدد اول:یک
عدد فوتبالی:اا
عدد ورزشی:دو
عدد یک رقمی:چهار
عسل:شهد
عقب:پشت
فرسوده:زواردررفته
فیلمی با بازی رضا کیانیان:مادرم گیسو
فیلمی با بازی فاطمه گودرزی:پایان راه
قصد کردن:عزیمت کردن
قلاب:چنگک
گروه:فوج
گلو:نای
گلی خوشبو:یاسمین
لازم و واجب:بایا
مجرای آب:ناودان
مدعی:خواهان
مشغول کار در بیمارستان:بهیار
مقتصد:صرفه جو
ملاح:دریانورد
منظم و جور بودن:انسجام
ناگزیر:لابد
نشانه مفعولی:را
نگین:خاتم
نوعی حربه دسته دار:دهره
همدستی برای انجام کاری:تبانی
همیشه:دایم
کالایی که خریدار ندارد:بنجل
یار زن:مرد