آروغ:رغ
آش:با
آنچه خورده شود:خواربار
آنکه معرفت ندارد:بی معرفت
ابزار اندازه گیری گرما:گرماسنج
اثر برتولد برشت:بعل
اثر ژولین گرین:موییرا
اثر ژولین گرین:نیمه شب
اثر لئو تولستوی:مرگایوانایلیچ
اجاق مخفی:فر
از پیامبران:ابراهیم
از تولیدات زنبور عسل:موم
از روی اجبار:قهرا
از شهرهای استان فارس:داراب
از نوشابهها:لیموناد
از کنده بلند میشود:دود
الهام شدن چیزیدر خواب:خواب نما
امر از راندن:ران
امر از زدن:بزن
امیرالبحر دوم:دریابان
انداختن:پرتاب
اندک:کم
بادمجانش آفت ندارد:بم
بانگ و خروش کردن:غرنبیدن
بحبوحه:گیرودار
بزرگوارتر:اشرف
بسیار شیرین:شکربار
به طور اتفاقی:بعضا
بیخبر:ناغافل
بیهوشی:کما
پروا:باک
پسوند دارندگی:مند
پنهان:خفی
پیامبر صبور:ایوب
تا پایان تاریخی معین:لغایت
تازه بنا شده:نوساز
تشکیل صف سربازان:صف آرایی
تصدیق آلمانی:یا
تلخ عرب:مر
جاندار ذرهبینی:آمیب
جد:نیا
جشنها:اعیاد
چهره شطرنجی:رخ
چین خوردگی سطح آب:موج
حرف دهن کجی:یی
حرف ندا:ای
حرف نداری:بی
حرکت هوا:باد
حیوان:جانور
خراب شدن و فرو ریختن:آوارشدن
خوراکی از برنج:شیربرنج
داخل:تو
داور و حکم کننده:قاضی
در:باب
درخت زبان گنجشک:ون
دین زردشتی:بهدین
دیوار کوتاه:نرا
رسول:پیغمبر
زیبا و دلربا:داف
زیرپیراهن:عرقگیر
سائل:گدا
ساختمانها:ابنیه
سرازیری:شیب
سلطان:شاه
شخصیت:هویت
شلوار جین:لی
شهر کردستان:مریوان
ضروی است:باید
عدد ماه:سی
غمگین:ناراحت
فراگشت:آنابولیسم
فرومایه، پست:سافل
قوی:نیرومند
لیف ظرفشویی:اسکاچ
ماتم:سوگ
ماه کامل:بدر
ماهیانه:مقرری
محصول آب و خاک:گل
مرد تازه ازدواج کرده:داماد
مرغ میرود:جا
مرغی ماهیخوار:بوتیمار
ملکالموت:عزراییل
نخهای افقی پارچه:پود
نوعی ماهی کنسروی:ساردین
نوعی نان گرد:بربری
نویسنده «آن سوی آینه»:لوییس کارول
هزینه:خرج
کشور آسیایی:اردن
کشور اروپایی:موناکو
کشیش:قس
کوچک:ریز
یرقان:زردی
یگانه:احد