آسیب:اک
آلونک:کپر
ابزار احتیاطی:یدک
ابزار تراز کردن آجرها:شمشه
اثر آلفونس دوده:ارنوین
اثر عباس معروفی:عطریاس
اثر قلم بر کاغذ:خط
اثر هرمان هسه:بازی مهره شیشه ای
از ابزار جنگ قدیم:نیزه
از ابزار نقاشی:ماژیک
از الک کردن باقی میماند:نخاله
از حشرات ترسناک!:سوسک
از مواد آرایشی:روژ
اشاره به نزدیک:این
الله اکبر گفتن:تکبیر
انسان:بنی بشر
انواع میوه و سبزی:تره بار
برزن:کوی
بزرگ کردن بخشی از عکس:زوم
بلند:رسا
به سبب:برای
بهره و نصیب:قسمت
بهرهمند:نایل
بوی خوش:عطر
بیابان پر از شن:شن زار
پایین:زیر
پرواز:طیران
پشتش پیداست:شفاف
پیدا کردن منشا امری:ریشه یابی
پیرو دین موسی:یهودی
ترجمه فیلم:دوبله
توده غله پاک شده:راژ
تکان و جنبش:سک
تیر پیکاندار:یب
چوب گردن گاو شخم زن:یوغ
حذف کردن از لیست:خطزدن
حرف نفی:نه
خداوند:اله
خدای درویش:هو
خرس چینی:پاندا
خزنده ماقبل تاریخ:دایناسور
خوشروی:بشاش
داخل چیز دیگر قرار دارد:تویی
دادن بدون عوض:وهب
دانش مطالعه موجودات زنده:زیست شناسی
در دل برخی آب میشود:قند
در رگها جاریست:خون
دراز کشیدن:تمدد
درخت اعدام:دار
درخت زبان گنجشک:ون
درختی با برگ های بیضوی:شاه بلوط
درخواست:تمنا
دشوارتر:اشق
رسیدها:قبوض
رنگ:لون
رنگ سبز تند:یشمی
رود ایتالیا:پو
رود ایران و افغانستان:هریرود
رویداد:واقعه
زیان:ضرر
زین و یراق اسب:ستام
سادهلوح:پپه
سازنده زره:زراد
سخنرانی:کنفرانس
شالوده:بنیان
شوخی:لور
شکنبه گوسفند:سیرابی
شیر:لبن
صحرا:بادیه
ظرف آبگوشت:دیزی
ظرف یخ:یخدان
عدد بین دو و چهار:سه
عضو پرواز:بال
فراگشت:آنابولیسم
فرومایه:لییم
قبیله:عشیره
گرفتگی زبان:لکنت
گستردن:بسط
لبن:شیر
ماده ظاهرا جامد:ژل
مانند، بسیار شبیه:عینا
مثل، مانند:شبه
محل ورود:در
مساحت:متراژ
من و شما:ما
میخ چوبی:وتد
ناپیدایی:غیاب
نرم:لین
نشانه:آیت
نشانه مفعولی:را
نظری:تیوریک
نوعی ماده مخدر توهمزا:الاسدی
ورزشزورخانهای انجام میدهد:باستانی کار
ورم خودمانی:پف
کاروان:قافله
کشور آسیایی:هند
کوچک:که
کوفتن:زدن
کینه:وژ