آتش قرآنی:نار
آخرین:نهایی
آسیب:اک
آینده:آتی
از اجزای خنک کننده موتور:رادیاتور
از حروف یونانی:امگا
از دستگاههای موسیقی:ماهور
از روی قصد و نیت:عمدا
از رویطبیعت و سرشت:فطرتا
از میوههای گرمسیری:آناناس
بزرگوارتر:امجد
به دفعات:مکرر
پایان:ختام
پراکندگی:نثار
پرنده:طایر
پوشاننده:ستار
پیچ و تاب:خم
تازه درآمدی پیدا کرده:نوکیسه
تپانچه:تس
تصدیق آلمانی:یا
جان سالم به در بردن:قسردررفتن
جانشین پول:ژتون
جنگ:ستیز
چتر:سایبان
چندین نکته:نکات
چندین کافر:کفار
چهره:رو
حرف پیروزی:وی
حرف ندا:آهای
حرف ندا:یا
حقالعملکار:کمیسیونر
حقیقی:راستین
خجسته:همایون
خوشخوان:قرا
خوک نر:ساد
دانای علم و ادب:ادیب
درشت اندام:لندهور
دور داشته شده:خاسی
دور دهان:نس
راهرو:سرسرا
رده:صف
رستنیها:نباتات
رسته:ردیف
ستاره:نجم
سرشت:خو
سم میکروبها:زهرآبه
سمبل ممانعت:سد
شاهد:گواه
شخص بسیار چاق:خیکی
شرافت:عز
شریک:هم دست
شفیره:لارو
شلوار جین:لی
شهر خراسان جنوبی:خوسف
شهر روشنایی:نور
شهری در چین:تیانجین
شکمبند:گن
صدای ساعت:تیک تاک
ضد فراخ:تنگ
طلای سیاه:نفت
عدد اول:یک
عدد خیطی:سه
عدد فوتبالی:اا
علم پزشکی:طب
عید ویتنامیها:تت
فهم متقابل:تفاهم
قلیل:کم
گردشگری:توریسم
گمان:شک
گوشه:کنج
گیاهی خاردار:یز
لباس:رخت
مادر عرب:ام
ماشین باری کوچک:وانت
مانندها:امثال
متکبر:گرانسر
مجرای خون:رگ
محلهای در تهران:ونک
مست کنندهها:مسکرات
مشهور:نامی
مظهر لاغری:نی
معروف:نامور
مفسر:شارح
مقابل کمیت:کیفیت
منظر بر بلندی:مشرف
می:شراب
نادان:کانا
ناشی:ناوارد
نامی برای پادشاه:تاجدار
نت میانی:لا
نسبتهمسران دو برادر:جاری
نغمههای دلانگیز:الحان
نوعی بیماری التهابی:هپاتیت
نوعی بیماری پوستی:گر
نوعی شیرینی خامهای:رولت
نوعی ماهی:کپور
نیرنگ:نارو
واحدی در سطح:آر
کاغذ روزنامه:وب
کافی:بسنده
کتف و شانه:خا
کشنده بیصدا:سم
کمک کردن:یاری دادن
کنار و جانب:طف
کوشا:ساعی
یمانیاش معروف است:برد