شهر کهگیلویه و بویراحمد
لنده
کلمه افسوس
اه
بیرون رونده
صادر
نوعی ساعت قدیمی
شنی
جویدن
خاییدن
همگی
یکجا
شیر
لبن
اجرا کننده عدالت
دادستان
پاکیزه
طیب
پایتخت اردن
امان
با ناز راه رونده
خرامنده
دفع کردن
ذب
به پیشواز رفتن
استقبالکردن
لجوج
یکدنده
مجاز از شخص درشت هیکل
نرهخر
اثر علی شریعتی
بامخاطبهایاشنا
ماهی کنسروی
ساردین
عذر نابجا
بهانه
کشور آفریقایی
نیجریه
قلندر
درویش
نیرو
توان
برادر مادر
خالو
نمایان
پدید
کلمه دال بر افسوس
دردا
یار پت
مت
کارها
امور
دارای تناسب
متناسب
به صورت شفاهی
زبانا
طبخ شده
پخته
برایخدا شریک قائل میشود
مشرک
گرو
رهن
درمان کردن
مداوا
کلمه شگفتی
وخ
اختراع نوبل
دینامیت
رسیدن
امدن
کلیه
قلوه
سفره امرا
شیلان
عمیق
گود
صومعه
دیر
از سامانههای ضد هوایی
رادار
ارابه، چرخ
گردونه
خانه و سرا
خان
زخم
ریش
دانه کش بیآزار
مور
رود فارس
کر
بغل
بر
چغندر پخته
لبو
اسب قاصد
یام
ضد عفونی کننده آب
کلر
کشور آمریکای جنوبی
شیلی
پستاندار همه چیز خوار
خوک
بیتأمل سخن گفتن
بداهت
اسباب خانه
مان
عدد فوتبالی
اا
خوش اندام
شکیل
آلت موسیقی بادی
سازدهنی
شهر مرکزی
داوداباد
به تفاهم رسیدن
کنارامدن
آب ویرانگر
سیلاب
بسیار محکم
پولادین
شهر ایتالیا
پالرمو
فرومایه
دون
تظاهر
ریا
جرقه
شراره
سرسرای بزرگ
لابی
نویسنده «مرغ دریایی»
انتونچخوف
شهر گیلان
تالش
نقشه کشیدن
طرحریختن
سهلانگار
لاقید
بانگ
غو
دوختن ورقهای کتاب
تهدوزی
برگزیده
سرامد
نادرست
غلط
باده
می
زاییده شدن
تولد
دندانه
کنگره
نپخته
نارس
منزه
متبارک
نامساوی
ناهموار
اهل هرات
هریوه
خالص
قح
کشور آفریقایی
غنا
پست
دنی
بول
ادرار
خرابه
ویرانه
سنگ عصاری
غن
دگرگون گشتن
غیر
اثر امیل زولا
رویا
تقارب
همگرایی
خبر
پیام
زیرکی
رندی
از کنده بلند میشود
دود
پاره کردن
دریدن
دیدار کردن
لقا
ناراست
چپ
چشم تنگ
بخیل
یار پت
مت
دارو
دوا
بدیع
نو
آفتاب
هور
نیلوفر
فل
شیره خرما
مت
پایتخت ویتنام
هانوی
آگاه
واقف
سرسری شستن
تفمالی
گستاخ بودن
روداشتن