آهنگر:نهامین
اثر آنتوان دو سنت اگزوپری:هوانورد
اثر آندره ژید:درتنگ
اثر الکساندر پوشکین:زندانی قفقاز
اثر داستایفسکی:همیشه شوهر
اثر هوشنگ گلشیری:کریستین وکید
از استانها:یزد
از رنگها:نارنجی
از سورهها:جن
از شعائر مذهبی:روزه
از ماههای سریانی:ایار
افسون:منتر
اندک:کم
انکار:حاشا کردن
بازی کامپیوتری:گیم
بازیگر فیلم ایران برگر:حمید گودرزی
بالاپوش:ردا
بانگ و آواز:غو
بدین معنی:یعنی
براهین:ادله
بستن و دوختن:رتق
بلبل:هزار
به تأکید:اکیدا
بی معطلی:بی درنگ
پابند چیزی بودن:تقید
پایتخت ایتالیا:رم
پرنده زیبا:قو
پناهگاه:ماوا
پنبه پاک نکرده:وش
پوشاننده:ساتر
تسخیر شده:مسخر
تصدیق آلمانی:یا
تصدیق ایتالیایی:سی
تنها و یگانه:فرد
توانایی:یارایی
تیر پیکاندار:یب
تیم فوتبال آلمانی:اگزبورگ
چله کمان:زه
حرف درد:آخ
حرف دهن کجی:یی
خدای عشق یونان باستان:ونوس
خسیس:کنس
خطر کردن:ریسک
خواب:نوم
درون دهان:بج
دست بر قضا:اتفاقا
دیگدان:اجاق
رستنی بیریشه و ساقه و برگ:جلبک
رفتار خشک و جدی:رسمی
روز نیست:شب
سبز زرین:طاووسی
سست و بیاساس:واهی
سگ بیمار:هار
سنگین:گران
سوی و طرف:زی
شهر ایتالیا:ونیز
شهر رازی:ری
شکوه و جلال:فر
طاقچه:رف
طرف:ور
طرف چپ:یسار
عبادتها:طاعات
عدد فوتبالی:اا
عصر معروف کارتونی:یخبندان
علم و دانش:فرهنگ
فوتبالیست اسپانیایی:گارسیا
فوتبالیست ایتالیایی:دهروسی
قالب طلا:شمش
قطعه احتیاطی:یدکی
گروه و دسته:فوج
گونهای آواز مذهبی:مولودی
لوده و مسخره:دلقک
مادر عرب:ام
مجموعه اشیای صحنه نمایش:دکور
مظهر لاغری:نی
معنی و مفهوم:مفاد
مقدار پول:مبلغ
منسوب به تن:تنی
موافق و متحد:هماهنگ
ناگهان:یکهو
نگهبان آتش مقدس:اتربان
نیمروز:ظهر
هذیان:یان
هممعنی:مترادف
هیزم:هیمه
کتاب حضرت داوود (ع):زبور
کشور آسیاب های بادی:هلند
کنایه از جاسوسی:آدمفروشی
کوچکتر:که
آلت نخ ریسی:دوک
آن که خانه میپاید:سرایدار
اثر الکساندر پوشکین:غلام پست
از ایالتهای آمریکا:لوییزیانا
از حروف یونانی:گاما
از سورهها:سبا
استفراغ:قی
اعتماد و امیدواری:دلگرمی
افراد نامی:مشاهیر
افسوس:دریغ
اندازه گرمی و سردی هوا:دما
ایستادگی:استقامت
باستانی:عتیق
بخت:اقبال
بریدنشاخههای زاید درخت:هرس
بسیار راستگو:صدیق
بغل:آغوش
بوی رطوبت:نا
بیسر و پا:لات
پایتخت الجزایر:الجزیره
پایتخت بارابادوس:بریجتاون
پوشیده گفتن:رمز
پیگیر:سمج
تظاهر:ریا
توانگر:غنی
حرف ندا:ای
خارج از محدوده زمین بازی:اوت
خانه:سرا
خرده سنگ های ریز:شن
خودبین:غد
خودستایی بیاصل و گزاف:لاف
دستگاه نساجی:هف
دشنام دادن:هجا
دوست و همدم:یار
دیروز:دی
راهب بودایی:شمن
رودی در سیبری:لنا
زورق:کرجی
سرازیری:شیب
سود پول:ربا
سیمرغ:عنقا
شادمانی:خشنودی
شهر آذربایجان شرقی:اهر
شهر اصفهان:برخوار
شهر ایلام:آبدانان
شهر تهران:رباط کریم
صدای افتادن:تلپ
صوت ترساندن:پخ
ضایع شدن:هدر
طاقت:تاب
ظرف خوراک پزی:دیگ
عادت:خو
فوتبالیست اسپانیایی:کازورلا
فوتبالیست ایرانی:حامد لک
فوتبالیست پرتغالی:ادر
فیلمی با بازی باران کوثری:خانه دختر
فیلمی با بازی بهروز وثوقی:وقت گردش کننده
فیلمی با بازی شبنم قلیخانی:شورشیرین
قیمت بازاری:فی
گاوباز:ماتادور
لوس:ننر
لون:رنگ
لیکن:اما
مجاز از هدیه کوچک:برگ سبز
مذکر:نر
مردن:جان سپردن
مرده:میت
مروارید:در
مشرق:خاور
منکر وجود خدا:اتهییست
مورد اتهام واقع شده:ظنین
نادانی:جهل
نرمتر:الین
نشیمنگاه روی اسب:زین
نهی از ترسیدن:مترس
نوعی انگور دانه درشت:ریش بابا
نوعی عدسی:کاو
هر پایه از نردبان:پله
همه را فراگیرنده:عام
هنگام:حین
هولناک:هایل
وحشی:دد
ولگردی:هرز
کارنما:کاتالوگ
کشیش:قس
کلاه جواهرنشان:تاج
کمککار:یاری گر
کیسه صابون:لیف
یار زن:مرد
یدک:رزرو
آغاز:اول
آگاهی:هوش
آهسته حرف زدن:نجوا
اثر بالزاک:شوانها
اثر برتراند راسل:شاه راه خوشبختی
اثر شاتوبریان:رنه
اثر محمد بهارلو:بانویلیل
از اجداد رستم:نریمان
از خواهران برونته:آن
از شهرهای استان خوزستان:گتوند
از گیاهان علوفهای:شبدر
از مواد معطر با طعم سوزاننده:وانیلین
استوار شدن:ثبوت
بادکش کردن و خون گرفتن از بدن:حجامت
بخش:ناحیه
بزرگان طریقت:اوتاد
بسیار:بسا
بسیار سرد شدن:یخ کردن
پایتخت تیمور شرقی:دیلی
پرخطر:نا امن
پول فلزی:سکه
تراشیدن:حک
تصدیق روسی:دا
تیم فوتبال ایتالیایی:آتالانتا
تیم فوتبال فرانسوی:سنتاتین
جراحت:ریش
جهت:سو
جوی:نهر
چشمه جوشان:زهاب
چگونگی:کیفیت
چهره:سیما
حرف دهن کجی:یی
حیله:نارو
خردسالتر:که تر
داد و فریاد:هوار
دار و ندار:هست ونیست
دارای نام نیک:نامور
درخت:شجر
دلیلهای آشکار:بینات
دوری:هجر
دوستی:ود
دوستی:وداد
راه راست نمودن:هدایت
رسمی بودن:رسمیت
روشنی:نور
سبزی خوشبو:ریحان
سر:راز
سیاه و تاریک:دیجور
سیلی:لت
شاخه نورسته:شنار
شهد:نوش
شهر اصفهان:خمینی شهر
شهر اصفهان:لنجان
شهر رازی:ری
شهری در انگلستان:هال
طریقه راهبان:رهبانیت
عدد فوتبالی:اا
عضوی از بدن:ران
فرومایه:خس
فوتبالیست برزیلی:نیمار
فوتبالیست پرتغالی:نتو
فیلمی از امراله احمدجو:شاخه های بید
فیلمی با بازی باران کوثری:میزاک
فیلمی با بازی سعید راد:همراهان
قسمتی از بدن:ران
قوم کمحرف:لر
گوارا:هنی
لبخند:تبسم
مبلغ مسیحیت:میسیونر
منسوب به هنر:هنری
ناپدید:گم
ناشناخته:نامانوس
نان کوچک:نانک
ندا داده شده:منادی
نظر:دید
نویسنده عمارتوایلدفل:آن برونته
نیستی:فنا
هر چیز شبیه دندان:دندانه
واحد سنجش قدرت زلزله:ریشتر
کاهو:خس
کشور آفریقایی:تانزانیا
کشور آمریکای شمالی:مکزیک
کناره:دامنه
کودک پدر مرده:یتیم
آهوی زیبا:مارال
اثر اسماعیل فصیح:نامه ای به دنیا
اثر تولستوی:اناکارنینا
اثر خواجه عبدالله انصاری:زادالعارفین
اثر نیما یوشیج:ناقوس قلم انداز
اسباب اصلاح صورت آقایان:ریش تراش
اشاره به نزدیک:این
اندازه:مقدار
به تأکید:اکیدا
پایتخت کاستاریکا:سانخوزه
پسوند شباهت:سا
پشت:بک
پشیمانی:ندم
پیچ و تاب:کش وقوس
تهیدستان:فقرا
توشه:زاد
تیم فوتبال ایتالیایی:پارما
جانور:حیوان
جدا از هم:سوا
جوانمرد:راد
حرف دهن کجی:یی
خالص و بیغش:سارا
خودبین:غد
خویشاوند:فامیل
خویشاوندی:نزدیکی
خیزاندن:جهاندن
در آرزوی چیزی بودن:لک زدن
درخت اعدام:دار
درخت انگور:مو
درعروقلنفاوی جریان دارد:لنف
دهلیز:کوریدور
دورویی:ریا
رشته:نخ
رغبت:میل
روایت کردن:آوردن
زنگ کلیسا:ناقوس
زنی که در ماه آخر آبستنی باشد:پا به ماه
سال:سنه
ستاره دنباله دار معروف:هالی
سرها:ریوس
سم:زهر
سکون:آرامش
سیر شدن:سیرمونی
شهد:نوش
شهر بادگیرها:یزد
شهر گیلان:رودبار
شهرها:مدن
شکمبند طبی:گن
ضربه کاری خورده:ناکار
ضمیر انگلیسی:یو
ضمیر سوم شخص جمع:ایشان
عدد فوتبالی:اا
عمل و کردار:کنش
غیر قابل خواندن:لایقرا
فرزند پسر:ولد
فوتبالیست مکزیکی:رودریگز
فیلمی از میلوش فورمن:امادیوس
قاضی:داور
قرض:دین
گرم و سوزان:حار
محل عبادت بت پرستان:بت کده
مدد:یاری
مریخ:بهرام
معاون دادستان:دادیار
مقابل جزئی:کلی
ملازم:ندیمه
منزلت:شان
موجود شونده:کاین
نامطبوع:زننده
نزدیک:مقارن
نهایی:فینال
نوشتهها:ارقام
هدر دادن آب:هرزدادن
همیشگی:جاویدان
کارکنان:پرسنل
کامپیوتر:رایانه
کاکل اسب:فش
کشاورز:زارع
یدک کشیدن:بکسل
یک شصتم دقیقه:ثانیه
اثر آنتوان چخوف:باغ آلبالو
اثر پا:رد
احصائیه:آمار
ادامه:دنباله
از تقسیمات ارتشی:یگان
از حشرات:سنجاقک
از روی قصد:عامدا
اظهار عقیده کردن:نظردادن
باتلاق:لشاب
بالابر خودرو:جک
بالاپوش:ردا
بانگ وزغ:وغ
بجز:الا
بخش ممتاز سالن سینما:لژ
بخشی از اوستا:یسنا
برجستگی لاستیک:آج
بزرگمنشی:نب
بعلاوه:وانگه
بلبل:هزار
به دادخواهی رسیدگی میکند:دادرس
بیهمسری:تجرد
بیهوشی:کما
پاره و کهنه:ژنده
پوشش طیور:پر
پیروی کردن:تاسی
تصدیق روسی:دا
تنگ:ضیق
تیر پیکاندار:یب
چهره:رو
حرف دهن کجی:یی
حرف همراهی:با
حرکت روی آب:شنا
حرکت هوا:باد
حریف و هماورد:رقیب
خدایی:الهی
خصومت و دشمنی:افند
خفته:آرمیده
خویشی:قربت
در این عهد:امروزه
درخت انگور:مو
درست کردن پول فلزی:سکه زدن
دروازهبان آلمانی:نویر
درون دهان:بچ
دست:ید
دوستی:وداد
دیروز:دی
دیرینگی:ازلیت
ربالنوع مصری:رع
رنج:درد
رود استان فارس:کر
زینت ناخن:لاک
ژله:لرزانک
ستیزه:لجاج
سوار:راکب
سیر و سیاحت:گشت
شادی:طرب
شرابفروش:خمار
شستشو دادن با آب:غسل
شمشیر بران:صل
شهر استان یزد:حمیدیا
شهر جشنواره فرانسه:کن
صبر زرد:الوا
صورت و قیافه:شکل
غلتاندن:غل دادن
غله کمحرف:جو
فرود آمدن:نزول
فوتبالیست پرتغالی:روبن اموریم
فیلم فرانسیس فورد کاپولا:تترو
فیلمی از داریوشفرهنگ:خنده در باران
فیلمی از وودی آلن:زلیگ
فیلمی با بازی جمشید مشایخی:یک بوس کوچولو
قبض پرداخت:رسید
گرفتن شیر از حیوان:دوشیدن
گرو گذارنده:راهن
گیاه علفی یک ساله:شنبلیله
لیاقت نان خوردن ندارد:حیف نان
ماه سرد:دی
مجموعه کشور های غربی:مغرب زمین
محل عرضه محصولات:نمایشگاه
مرض سگی:هاری
معبر آب:گدار
مغناطیس:آهن ربا
ملیپوش والیبال:غفور
موجود خیالی شبیه انسان:دیو
نوعی بیمار ارثی خونی:هموفیلی
واحد پول ایران:ریال
واحدی در سطح:آر
کارزار کردن:جهاد
کشور آمریکای شمالی:کانادا
کیسهکش:دلاک