آسیب:اک
آنچه عهدهدار آنیم:مسیولیت
اثر آلودگی چیزی:لکه
اثر چربی:لک
احصائیه:امار
ارجمندی:شرف
از ایالتهای آمریکا:میشیگان
از پیامبران:شعیب
از حروف یونانی:یتا
از حیوانات گله:گوسفند
از سبزیهای سالادی:کلم
از مراکز استانها:بجنورد
ایستگاه راهآهن:گار
باد کردگی:ورم
بالابر خودرو:جک
بخار دهان:ها
برنامه کامپیوتری:نرم افزار
بینایی:دید
پایتخت چین:پکن
پایتخت ونزوئلا:کاراکاس
پول خارجی:ارز
تابع ریاضی مربوطبهالکترون:اوربیتال
ترش و شیرین:ملس
تله:دام
تنظیم صحنه و محل بازیگران:میزانسن
توانایی:یارایی
تکان و جنبش:سک
جلو:پیش
چله کمان:زه
چهره:رو
چین و شکن:یرا
حرف خوردنی:نون
حکمت ارسطو:مشا
حیوان عظیم الجثه:فیل
خجستگی:یمن
خطی در کره زمین:مدار
خوابیده:نایم
دربندان:اسرا
درخت تسبیح:یسر
دردناک:فجیع
دریای عرب:یم
دشمن درخت:تبر
دقت بسیار در کار:موشکافی
راستهای از پستانداران:جوندگان
رتبه کارمندی:اشل
رشته نخ:تار
رنگ:لون
روزهای مذهبی مهم:ایام الله
زبانباز:لفاظ
سال ترکی:ییل
ستم:ظلم
سخنان بیمار گونه:یان
سرمایه خودمانی:پول وپله
شکاف و رخنه:جر
شیشه آزمایشگاهی:آرلن
صاف کردن سطح چیزی:ترازکردن
صبحانه:ناشتایی
صفت روباه:مکار
صیقل دادن:جلا
ضمیر فرانسوی:وو
طرف:ور
طعم و چاشنی:مزه
عمیق:گود
عیب و ننگ:عار
فالگیر:رمال
فرومایه:دون
فلسفه میداند:فیلسوف
فوتبالیست پرتغالی:نتو
فوتبالیست مکزیکی:رافایل گارسیا
قدم:گام
قطعه نازک فلزی:میله
معدن:کان
مقابل:رویاروی
ملاح:دریانورد
من و شما:ما
منفرد:یکه
نژاد:نسل
نشاندن هواپیما:فرود آوردن
نشانه مفعولی:را
نمایان:پدیدار
نمد زین اسب:ادرم
نوشته شده:نگاشته
نوشیدن:شرب
نوعی بازی فکری:پازل
همچون تندر:رعد آسا
همراه فراوان:فت
هوشیار:بیداردل
هوشیار:زبل
هیبت و ترس:شکه
واحد اندازه گیری گرما:کالری
آب ترکی:سو
آتش عرب:نار
آشکار کردن:افشا
آغاز:شروع
آلیاژی از آهن:فولاد
ابزار نجاری:رنده
اتصال:پیوند
اثر ویکتور هوگو:بینوایان
احمق:کودک
ارادی:اختیاری
از سازهای بادی:نی لبک
از فرشتگان مغضوب:هاروت
از قصد:عمدی
از مذاهب بودایی:ذن
اشاره به دور:آن
اهلی:دست آموز
بازداشته شده:موقوف
بازیگر «به روح پدرم»:یوسف تیموری
بازیگر سریال خانه به دوش:علی صادقی
بالا آمدن آب دریا:مد
بدبخت شدن:شقاوت
برادر حضرت موسی:هارون
برای زیبایی به خود میآویزند:زیورآلات
بزرگ منشی:نب
به هم چسبیدن:جوش خوردن
به هوش باش!:هان
بیسر و پا:لات
بینوایان:مساکین
بیماری زردی:یرقان
پدر بزرگ:نیا
پسوند راننده:ران
تازه:نو
تلخ عرب:مر
توقف کوتاه مسابقه:تایم اوت
تیزهوشی:ذکاوت
تیم فوتبال ایتالیایی:کی هوو
جهانی که در آنیم:دنیا
چوب مسطح و پهن:تخته
چیزی را به تماشا گذاشتن:نمایش
خانقاه:سردم
خشکی میان دریا:اداک
خو گرفتن:انس
خوب:نکو
خون:دم
خویشی و قرابت:نسبت
دستگاه خنک کننده:کولر
رشته باریک:نخ
روزانه:یومیه
روش و قانون:هنجار
سازمان علمی و فرهنگی و تربیتی سازمان ملل:یونسکو
سرگشته:مدهوش
سنبل کوهی:فو
سیاهی:تاریکی
شلوار جین:لی
ضربان:پالس
فوتبالیست انگلیسی:رونی
فوقانی:زبرین
فیلمی از پیتر جکسون:موجودات آسمانی
فیلمی با بازی اکبر عبدی:ای ایران
فیلمی با بازی اکبر عبدی:هدف اصلی
فیلمی با بازی رامبد جوان:مکس
قدرت و توانایی:وسع
قوس:کمانه
گل نومیدی:یاس
گمان:ظن
لوس:ننر
لوله گوارشی:روده
مأیوس:نومید
ماده بیهوشی:اتر
مالککردندولت بربخشیازصنایع:ملی کردن
مرتجع لاستیکی:فنر
مروارید:در
مسلط بودن:حاکمیت
مشهور:نامی
نظاره کردن:دیدن
نهال نازک پای درختان:پاجوش
نهر:رود
نوعی گهواره:ننو
هراس:بیم
همیشگی:سرمدی
ورزش مفرح آبی:شنا
کشتن محکومین با گلوله:تیرباران
کشنده واگنها:لکوموتیو
کشور آسیایی:یمن
کلمه تصدیق:آری
آب منجمد:یخ
آفرین فرنگی:براوو
آفرینش زیبایی:هنر
ابزار بیارزش و ناکارآمد:ماسماسک
ابزار خیاطی:سنجاق
ابزار و وسیله:آلت
اثر توماس مان:گناه کارمقدس
از ادات تشبیه:سا
از استانها:سمنان
از توابع مثلثاتی:سینوس
امور کاملا آشکار:بدیهیات
باشگاه:کلوب
بامحبت:مهربان
بانگ:آوا
بجز:الا
بخت و اقبال:شانس
به راحتی و بدون مشکل:بلامانع
بیماری غشی:صرع
بیمناکی:خوف
پایتخت سوئیس:برن
پهلوان:یل
تئاتر:نمایش
تندرستی:سلامت
تنها و فقط:صرفا
توانایی:قوت
تیم فوتبال انگلیسی:وستهام
تیم فوتبال ایرانی:صبای قم
چای فرنگی:تی
چپق کوچک:پیپ
چگونگی:صفت
چندین جدول:جداول
چندین دفتر:دفاتر
حرف خوردنی:نون
خو گرفتن:تانس
دخل:درآمد
در بیمارستان کار میکند:بهیار
درماندگی:گرفتاری
درمانگاه:کلینیک
درویش و تنگدست:مفلس
دست عرب:ید
دستهای از پستانداران:جوندگان
ذکر و دعا:ورد
راز:سر
رنج و سختی:مصیبت
روانه ساختن:ارسال
زمین دور از آب:لیا
زیر پا گذاشتن:پایمال کردن
سال ترکی:ییل
سبکی در ژیمناستیک:پارالل
سلطنتی و شاهی:کیانی
سوگند:یمین
شمیم:بو
شهر آذربایجان شرقی:میانه
شهر استان مازندرا:سواد کوه
شهر خراسان شمالی:درق
شهر سیستان و بلوچستان:دلگان
شهر کرمانشاه:جوانرود
شهری در استان هرمزگان:ده بارز
صدای افتادن:تلپ
صدای برخی حشرات:جیرجیر
ضربه کاری خورده:ناکار
ضرور و لازم:بایست
عنوانی در ارتش:سرکار
فرستنده:مرسل
فیلمی با بازی جمشید مشایخی:پسرزاینده رود
قعر جهنم:درک
قوی جثه:تناور
قیامت:رستاخیز
گیج و حیران:واج
مالک و صاحب:ذا
مجرد:عزب
مزه دهان جمع کن:گس
نسخه برداری کردن:رونویسی
نوشتن:نگارش
نیرو دهنده:مقوی
وقت و هنگام:گه
کارگر ساختمانی:بنا
کارگردان فیلم «قاچاق»:استیون سودربرگ
کامل و بیعیب:تمام
یون مثبت:آنیون
آب روستایی:او
آهن ساختمانی:تیرآهن
اثر ایوان تورگنیف:خاک بکر
اثر جواب مجابی:یکی وآن دیگری
اثر شهریار مندنیپور:ماه نیمروز
اثر علی شریعتی:آثارگونه گون
از جهات اصلی:شمال
از عناصر گازی:هلیم
از ماههای سریانی:ایار
استشمام کردن:بوییدن
اندرون دهان:نج
با حمیت:غیور
بازاری:کاسب
بازی تخته و مهره:نرد
بازیگر سگ های پوشالی:لیلااوتادی
بخشی از سوره:آیه
بداقبال:نگون بخت
بلبل:هزار
بندپای سمی:رتیل
به پا خاستن:قیام
به دنیا آوردن:زا
به هوش باش:هان
پایتخت گینه استوایی:مالابو
پایتخت لتونی:ریگا
پست:دنی
پسوند شباهت:سان
تازه:نو
تازیانه:شلاق
ترک خفیف استخوان:مو
تصدیق آلمانی:یا
توانا:ذوالقدر
تکه پاره:لت
تیشه درودگری:تش
جنگ:نبرد
جوانمردی:کرم
چوپ خوشبو:ند
حاجت:نیاز
حالی کردن:فهماندن
خون عرب:دم
دادرس:یاور
دود کردن:دخ
دوره صد ساله:قرن
رخ:رو
رشته:نخ
رنگارنگ:ملون
زودرنج و حساس:نازک دل
زیرکی:هوش
زینت دادن:تزیین
ساحت و میدان:پهنه
ستم:ظلم
سر و وضع خوب پیدا کرده:نونوار
سرنیزه:سنان
صحرای خشک و بی علف:لغ
ضد گرما:سرما
طرف چپ:یسار
طعن و سرزنش:ژخ
طولانیترین رود فرانسه:لوار
عدد خیطی:سه
عدد روستا:ده
غذاییبااسفناج و ماست:بورانی
فتوگرافر:عکاس
فرشته:سروش
فیلمی با بازی احمد نجفی:هتل کارتن
فیلمی با بازی گلشیفته فراهانی:به نام پدر
قسمت اصلی شهر قدیم:شارسان
قورباغه درختی:وک
گل سرخ:رز
گواه:شاهد
لوله انتقال آب:شیلنگ
ماترک:ارث
مجرای آب بام خانه:ناودان
مجنون:دیوانه
مدارا کردن:مماشات
من و تو:ما
مهره بازیهای شانسی:طاس
میوه مربایی:به
نابینا:روشن دل
نجات دهنده:ناجی
نویسنده ایلیاد و ادیسه:هومر
نیکو:خوب
هرگز نه عرب:لن
هرکهخواهد جور هندوستان کشد:طاووس
همیان:بدره
واحد پول ایران:ریال
واحدی در سطح:آر
وامدهنده:داین
وامها:دیون
وسیله دریافت و پخش صوت:رادیو
کشتی جنگی:ناو
کشور آفریقایی:کنیا
اثر لئو تولستوی:سونات کرویتزر
از ادات پرسش:ایا
امیدوار:راجی
اهل کشور روسیه:روس
بدبو شدن:گندیدن
بدهکار:وامدار
بدون درنگ:فوری
بنیاد و اساس:اس
به گردش افتادن:دایرشدن
بیدرنگ:عجالتا
پایین:فرو
پرتاب کردن:انداختن
پرچم:لوا
پرهیزگار:تقی
پهلوان:یل
ترمز چهارپا:هش
ترک روی سیدی:خش
تصدیق آلمانی:یا
تمرین بدنی:ورزش
تیم فوتبال آلمانی:کلن
تیم فوتبال ایتالیایی:آتالانتا
تیم فوتبال فرانسوی:سنتاتین
جاوید:خالد
جایز:روا
جستن گلوله:هک
حالت بیهوشی:کما
حالت روحی:مود
حرف پیروزی:وی
خانواده:اهل
خواب:نوم
خوب:نیک
دارو:دوا
دام:تله
در رگها جاریست:خون
درخت زبان گنجشک:ون
درخت عرب:شجر
درون دهان:کب
دریاسالار:ادمیرال
دیدار کننده از اماکن مذهبی:زایر
رنج و محنت:لگ
رنگ:لون
رنگ خزان:زرد
روییدگی:نمو
ریشهای:رادیکال
زایل کننده:مزیل
زخم عفونی شده روی پوست:دمل
سرخ کم رنگ:بور
سوراخمانند وسط شکم:ناف
شهر اصفهان:نجف آباد
شهر خراسان رضوی:نیشابور
شهر لرستان:بروجرد
شیمی کربنی:الی
طریقه:روش
عضو شنوایی:گوش
عنوان احترام آمیزبرایمردان:آقا
عیب و ننگ:عار
غذای مجردی:نیمرو
فرزند:ولد
فرش مالیدنی:نمد
فیلمی از همایون شهنواز:شاه خاموش
فیلمی از وینسنت وینلی:شورزندگی
فیلمی با بازی پرویز پرستویی:مارمولک
فیلمی با بازی رابرت دنیرو:سلطان کمدی
قرار و سکون:آرام
گروه ورزشی:تیم
گواهی میدهم:اشهد
گوسفند فربه:پرواری
مأمور اطفا حریق:آتش نشان
ماه خارج:اوت
معناها:مفاهیم
مفهومی در ریاضیات:لگاریتم
ملاح:دریانورد
مکافات:جزا
ناب:سره
نامرد:لامروت
نقش هنرپیشه:رل
نمایان شدن:ظهور
نوکر:خدمت گزار
نیمه بار:تا
هر ساز دارای زه:زهی
واحد سطح:آر
واحد مقاومت الکتریکی:اهم
کامل شدن:کمال
کج:مایل
کشور آفریقایی:کنیا
کشور مبارک:یمن
کوشش:جدیت
کوشش کننده در کار:مجد
یاری دهنده:ممد
یکدندگی:لج