آب بینی:فین
آبیکه از بلندی فرو میریزد:آبشار
آشکار کردن:کشف
آفریننده:خالق
ابزار درو:داس
اثر شاتوبریان:رنه
اثر نیما یوشیج:مرقد آقا
از اشراف هند:مهاراجه
از غذاهای ایرانی:چلوکباب
از مأموران بهداشت:بهدار
از ماههای میلادی:ژوییه
از مراکز استانها:رشت
از نوشت افزارها:مداد
از وسایل پرواز:کایت
استانها:ولایات
اشاره به نزدیک:این
امتداد:راستا
با یکدیگر پیکار کردن:تنازع
بخشودن:عفو
بدن:تن
برادر پدر:عم
برجستگی زیر گونه:لپ
برجستگی لاستیک:آج
برخلاف:مغایر
برگشتن:ایاب
بیماری ریوی:سل
پایتخت بنگلادش:داکا
پایتخت مجارستان:بوداپست
پایین:فرو
پشیمانی:ندم
پیمودن:طی کردن
تعداد:عده
تن:بدن
تیر انداختن:رمی
چشم:دیده
حرف تصدیق:بله
حرفهای بی سر و ته:آسمان وریسمان
حریف و هماورد:رقیب
خجسته:همایون
درخت زبان گنجشک:ون
درخت نارنج:نارنج بن
درون دهان:نج
دریای عرب:یم
دیوانگان:مجانین
ذوق و شوق:وجد
رطوبت:نم
رودی در اروپا:دانوب
زدن و خورد کردن:کوفتن
زمینی که در آن آب بماند:تکاب
زه کمان:وتر
ساخته شده:متشکل
ساز شاکی:نی
سایبان کوچک:چتر
سرخوش و مغرور:سرمست
شهر ایلام:ایوان
شهر سیستان و بلوچستان:کنارک
شهر گلستان:مراوه تپه
شهر کرمانشاه:پاوه
شهری در افغانستان:هرات
شکوفه نارنج:بهارنارنج
صاحب:ذا
ضمیر فرانسوی:وو
طبل بزرگ:دهل
عضوی از بدن:ران
غیر ایرانی:انیران
قرار دادن:نهادن
قسمت اصلی خودرو:موتور
گزینش، انتخاب:پسند
گمان بردن:ظن
گوشهنشین:منزوی
مربوط به سال:سنوی
مطرود شده:منسوخ
منتشر کننده:ناشر
مکلف به انجام آن هستیم:وظیفه
نابغهها:نوابغ
نامی:شهره
نصب شده:نهاده
نمایندگان مجلس:وکلا
نیا:جد
هر چینه دیوار گلی:دای
همدم و قرین:اخت
وجود دارد:هست
کتف و شانه:خا
آفتکش قدیمی:ددت
از انواع کباب:طاس کباب
از حروف الفبا:ضاد
از سورهها:مسد
اسم:نام
اشاره به نزدیک:این
اطلاع دادن:آگاهاندن
ایزد:خداوند
بازیگر «زنده باد زاپاتا»:مارلون براندو
بت:صنم
پایتخت زامبیا:لوساکا
پدر:باب
پهلوان:یل
تعداد:عده
تیم فوتبال ایرانی:گسترش فولاد
جسمسفیدبلوری دافع حشرات:نفتالین
چشم چرانی:دید زدن
چند وزیر:وزرا
حرص:آز
حرکت کرم گونه:وول
حقیقت هر چیز:ذات
حقیقی:راستین
حیوان باربر:خر
خواب:نوم
خودبینی:انانیت
داد:عدل
دراکولا:خون آشام
درخت عرب:شجر
درنوردیدن:طی
دستور قطعی:اکید
دوستی:وداد
رنگ:لون
رود مهم اروپایی:راین
روز مهم مذهبی:یوم الله
زبونی:ذلت
زمان و وقت:مدت
ساکن شدن:منزل کردن
ستبر:ضخیم
سرسرای بزرگ:لابی
سقف فروریخته:اوار
شمیم:بو
شهر اسپانیا:لاکرونیا
شهری در ایتالیا:کاتانیا
صنم:بت
طبل بزرگ:کوس
طول دادن کاری:لفت دادن
علامت مفعولی:را
غلتک:رول
غمخورک:حواصیل
فریب:مکر
فطری نیست:اکتسابی
فوتبالیست اسپانیایی:کارواخال
فیلمی با بازی آناهیتا نعمتی:پارکوی
قسمتی از سوره:آیه
گروه ورزشی:تیم
گمراه:ضال
لباس آخرت:کفن
ماچ:بوس
مادر آذری:آنا
ماهی درون تفنگ:تیر
مجاز از غذا:نان
مجموعه:ست
محفظه لباس:جیب
محکم:سفت
مداد نوکی:اتود
مردان اصیل و بزرگزاده:نجبا
مرده:میت
مروارید:در
مظهر زیبایی طبیعت:گل
نصف:نیم
نویسنده «قوی سیاه»:توماسمان
همراه فراوان:فت
وسیله حمل لاشه:لشکش
وسیله داوری:سوت
وسیله دفاعی حشرات:نیش
کر شدن:صم
کشیک دادن:پست دادن
کلاه لبهدار:کاسکت
کنایه از شرمنده:روسیاه
کهنه و پاره:ژنده
کهنه و دیرینه:مزمن
یار پت:مت
اثر علی اکبر سیرجانی:سیمای دو زن
اثر فئودور داستایفسکی:رویای مرد مضحک
اثر مولیر:تارتوف
از انواع سال:قمری
از بیماریهای چشمی:تراخم
از پیامبران:الیاس
از دست رفته:ضایعه
از روی اجبار:قهرا
از روی خطا:سهوا
از صور فلکی:ثریا
از فلزات قیمتی:نقره
اضافه:زاید
الفبای موسیقی:نت
انسان نرینه:مرد
اینک:کنون
باطل شدن:هدر
بخشی از اوستا:نسک
بخشیدن:دادن
برخاستن هواپیما:تیکاف
بهشت:مینو
بهشت جاوید:عدن
پاک از گناه:بری
پایان:نهایت
پایتخت اتریش:وین
پایتخت کوبا:هاوانا
پنهان:نهفته
تازه:نوین
تهیه کننده اخبار روزنامه:روزنامه نویس
توانایی:یارا
تیر پیکاندار:یب
جاده قطار:ریل
جانشین او:وی
چاق و قد کوتاه:خپله
چیزها:اشیا
حیران:واج
دالان:راه رو
در حال ناله کردن:نالان
درآمد حاصل از فرصتها:رانت
درخت قالی:دار
دردانه:یکی یکدانه
دریای عرب:یم
دوستان:یاران
دینها:ادیان
راه عبور حیوانات:مالرو
رسیدن:آمدن
رود شمال خوزستان:دز
زشت و هولناک:شنیع
سازمان تأمین خسارت:بیمه
سرزمین:دیار
سست:واهی
شهرنشینی:تمدن
شیر:هژبر
عدد فوتبالی:اا
گرد هم آوردن:جمع آوری
گرو گذاشته شده:مرهون
لعاب:ورنی
مارکی بر نوشیدنیمیوهای:رانی
مایه روشنی:اب
مایو دو تکه:بیکینی
متال:فلز
محکم و استوار:اکید
موازی سطح زمین:افقی
نزد عرب:لدی
نقش هنرپیشه:رل
نهانی:خفا
نوازنده پیانو:پیانیست
نوشابه الکلی:لیکور
نوعی بیماری عفونی:کزاز
هوو:وسنی
وزن موسیقی:ریتم
کامپیوتر:رایانه
کشور آفریقایی:کنیا
کشور آمریکای شمالی:باهاما
کشور اروپایی:نروژ
کشور خجستگی:یمن
کفش راحتی خانه:دمپایی
کلام خودستا:من
یگانه:احد
یواش:آهسته
آش:با
آشتی:سلم
آهوی کوهی:کل
اثر آلفونس دوده:سافو
اثر فئودور داستایفسکی:خانم صاحب خانه
اثر ناهید طباطبایی:چهل سالگی
اداره مرزی:گمرک
از ادات تشبیه:سا
انبار ته کشتی:خن
انگبین:ظی
بدی:شر
برابر شدن:تساوی
برهنه:پتی
به تازگی:اخیرا
بیهودگی:یاوگی
پروتئین گیاهی:سویا
پنکه:فن
پیشقراول:یساول
تا:الی
تقارب:همگرایی
تمام چیزی:شش دانگ
تمیز:پاک
تکخال:آس
تیز و برنده:تند
جام شراب:پیمانه
جزا:پاداش
چاپ و منتشر کننده نشریه:ناشر
حرف همراهی عرب:مع
خراشیدن:حک
خرس چینی:پاندا
خطاب بیادبانه:هی
خوبی:نکویی
خوراکی پرطرفدار:شکلات
خوشآواز:خوش نوا
در آنجا آب خنک میخورند:زندان
دل در آرزوی چیزی بودن:لک زدن
دوستی:ود
دوندگی:خت
رشته:نخ
روشنایی قبل از طلوع:سپیده
ریز ریز کردن:خرد کردن
زبانه آتش:گر
زمان:مدت
زیبا همچون پری:پریوش
زیر و بمی صدا:نواخت
سازمان دادن:تشکیل
سبک:استایل
سختی و عذاب:وبال
سروری:ریاست
سری، دست:ست
سست و وارفته:شلوول
سوی و طرف:زی
شتر:سار
شهر آذربایجان شرقی:ملکان
شهراداری قدیم:بلدیه
صفت سرو:سهی
صنم:بت
طالب:خواستار
ظرف بزرگ لبهدار:لگن
عرق روسی:ودکا
عضو رونده:پا
عضو هیئت دولت:وزیر
غلتاندن:غلدادن
قر و قاطی:هردم بیل
قرار و سکون:آرام
گرد آوردن:تالیف
گمان:پندار
لاشه:مردار
محفظه پروندهها:فایل
مقیاس و آلت سنجش:معیار
منور:نورانی
نمازها و دعاها:صلوات
نهضتطرفداری از حقوق زنان:فمینیسم
نوعی حلوا:لو
نوعی عدسی:کاو
هر فصل از فیلم:سکانس
واحد پول چین:یوان
واحد پول ژاپن:ین
واحد حرارت:کالری
کار برجسته و نمایان:هنر
کارهای نیک:خیرات
کتف و شانه:خا
کشور آسیایی:لایوس
آدمی:انسان
آدمیان:مردم
اثر آلفونس دوده:پتیشز
اثر محمد رحیم اخوت:نامها وسایه ها
ادامه ندادن انجام کاری:کنارکشیدن
از ادات استفهام:ایا
از جنس روی:رویین
از مواد افیونی:تریاک
اطلاعیه حزبی:بیانیه
بختک:کابوس
بدکار:شرور
برجستگی طبیعی در چیزی:زایده
بسیار ملامت کننده:لوامه
بی بند و بار:هرهری
پایتخت چین:پکن
پزشک:دکتر
پست الکترونیکی:ایمیل
پیوند و بستگی:رابطه
جنگهای پیامبر:غزوات
جوانمرد:راد
جوش خمیر:وز
جویدن:خاییدن
جیره، مستمری:راتب
چهره:دیدار
خجسته:سعد
دسته تفنگ:قنداق
دفعه و مرتبه:کرت
دوطرفه:دوسره
راهنمایی:هدایت
رسمها:سنن
رشته کوه افغانستان:هندوکش
روزانه:یومیه
روشنی و فروغ:تابش
ریشه:بن
سعی و کوشش:جد
سیال تنفسی:هوا
شهر آذربایجان شرقی:ورزقان
شهر خراسان رضوی:نیشابور
شهر سینمایی آمریکا:هالیوود
شهر کهگیلویه و بویراحمد:دهدشت
صاحب بودن:خداوندی
صبح:بامداد
ضمیر فرانسوی:وو
طبیعی:نرمال
طرد شده:مطرود
طرف چپ:میسره
طفل:کودک
غلات را الک میکند:بوجار
فیلمی از پیتر جکسون:هابیت
گریه با سوز و گداز:زار
گل نومیدی:یاس
گوش فرا دادن:نیوشیدن
لاپوشی کردن:ماست مالی کردن
مایعی که از کبد ترشح میشود:زردآب
مروارید:در
مریخ:بهرام
مظهر مقاومت:کوه
مقیاس و آلت سنجش:معیار
منسوب به ساری:ساروی
میراث:ماترک
نسل پنجم:ندیده
نفع:سودمندی
نگاه خیره:بروبر
نیرومند:قوی
هرگز نه عرب:لن
همچون مادر:مادرانه
هنرپیشه:اکتور
وحشی:دد
کار روزمره:روتین
کشور آسیایی:سوریه
کشور آمریکای شمالی:هندوراس
کناره و حاشیه:دامنه