آدرس:نشانی
آشکار:مبرهن
آفتی برای مو:موخوره
اثر توماس مان:تونیوکروگر
اثر مهشید امیرشاهی:درسفر
از استانها:همدان
از اوراق بهادار:برات
از جنس آهن:آهنین
از جنس نمد:نمدین
از حد گذشتن:فرط
از رودهای مرزی:تجن
از غلات:جو
از ماههای سریانی:ایار
استشمام کردن:بوییدن
استفراغ:قی
اندازه:مقیاس
انکار کردن:ظی
اکسید کلسیم:آهک
بار دوم:ثانیا
بالن:نهنگ
باورها:عقاید
بخش کننده:قاسم
بریدن سر قلم:قط
به گمان انداختن:ایهام
بیخردی:سفاهت
پاکنژادی:نجابت
پایتخت باهاما:ناسایو
پیدا شدن اندیشه بد:وسوسه
پیوسته و متفق:متحد
تاخت اسب:تگ
تعبیر خواب:گزارش
تیرگی:کدورت
جانشین پول:ژتون
جنس و کالا:اثاث
چای فرنگی:تی
حرف ندا:ای
حسرت و دریغا:هیهات
حفر کننده:حافر
دارای سبیل پرپشت:سبیلو
دچار شدن:ابتلا
در نهان:غیابا
درخت زبان گنجشک:ون
درست دانستن:تایید
درنوردیدن:طی
درون:تو
دستور برای انجام کاری:سفارش
دهان عرب:فم
رود مرزی:ارس
روزانه:یومیه
سانتیمتر مکعب:سیسی
ستون بلند مساجد:منار
شاعر مؤنث:شاعره
شغل و مقام وزیر:وزارت
شهر تهران:ورامین
شهر کرمانشاه:ثلاث باباجانی
شهری در افغانستان:هرات
ضربه کاری خورده:ناکار
ضمیر اول شخص جمع:ما
طالب علم:دانشجو
طلایه:جلودار
عادت:خو
عکس از خود:سلفی
فربه:سمین
فرجامها:نتایج
فرشته مهر و محبت:میترا
فهم متقابل:تفاهم
فیلم برناردو برتولوچی:منوتو
گردش:دور
مدح:ستایش
مرغ میرود:جا
مهربان:رحیم
نادانی:جهالت
ناشناس:غریبه
ناکام:نامراد
نشانه مفعولی:را
نیکویی و نرمی:ملاطفت
وهم شده:موهوم
کشور آفریقایی:لسوتو
کمعقلی:سخافت
آسمانی:سماوی
آنچه رسم شده:مرسوم
ابر:اسفنج
اثر چارلز دیکنز:دوست مشترکمان
اثر صادق چوبک:اتما
از اعضای دستگاه گوارش:مری
از اقوام آسیای میانه:تاجیک
از چاشنیها:سس
از درندگان:یوز
از سورهها:سبا
از ماهها:خرداد
از مراکز استانها:یاسوج
اسب آذری:ات
استانها:ولایات
اندک اندک:نم نمک
بازی نفس گیر:زو
بانگ و آواز:غو
بانگ و آواز:ندا
برجستگی زیر گونه:لپ
بوی رطوبت:نا
بیباکانه:متهورانه
بیم:هراس
پایتخت اتریش:وین
پرنده سخنگو:طوطی
پزشک:دکتر
پیمودن:طی
تا:خم
تجهیزاتیکهاز هوامنتقلمیشود:هوابرد
تر و تازه:سرسبز
تک تک:یکی یکی
تیری که با کمان اندازند:ناوک
تیم فوتبال اسپانیایی:ریالسوسیداد
جایز:روا
جمع نیت:نیات
چرک و زرداب زخم:هو
چوب آتش زنه:زند
چک:سیلی
حرف عصا:لام
حرکت کردن باد:وزش
خواهش نفس:هوس
خوشبخت:روزبه
دارو:دوا
در معرض فروش گذاشتن:مزایده
درخت تسبیح:یسر
دشمن و مخالف:ضد
دو طرفه:دوسره
دورویی:ریا
دومین:ثانویه
رأس:سر
رد پای کسی را گرفتن:رد زدن
روحانی مصر باستان:کاهن
زورمندی:یالوکوپال
سخن:حدیث
شتر عرب:ابل
شهر بیقانون:هرت
شهر لرستان:بروجرد
شهر مرکزی:کرهرود
شهری در انگلستان:یورک
شکمبند:گن
صفت سرو:سهی
عدد اول:یک
غرامت:تاوان
فراوانی ریاضی:بسامد
فرش مالیدنی:نمد
فرمانده:امیر
فلز سنگین:سرب
فوتبالیست آلمانی:خدیرا
فوتبالیست آلمانی:ماریوگومز
قمر زمین:ماه
قمر مصنوعی:یو
گل نرم ته جوی:لای
گودال:چال
گوسفند شاخدار:تکل
لنگه بار:تا
مسکن قوی:مرفین
مشهور:نامی
معشوق:دلبر
میوه هزار دانه:انار
نیست و نابود:هیچ
واحد اطلاعاتی کامپیوتر:بایت
واحد پول ژاپن:ین
کارگردان «لورنس عربستان»:دیوید لین
کبوتر دشتی:یمام
یک جور و یک نواخت:یک دست
آشکار کردن:افشا
از حروف الفبا:گاف
از دین برگشته:مرتد
از گیاهان علوفهای:شبدر
اسباب:کالا
استفراق:قی
اسیر:بندی
امیر قبیله بزرگ:بگ
انباره الکتریسیته:باتری
بالاپوش:ردا
بزرگ، عظیم:سترگ
بزرگواری:شوکت
بیهوشی:اغما
پاکیزگی:نزاکت
پایان:منتها الیه
پایتخت یمن:صنعا
پرده و حجاب:ستر
پرهیزکاری:تقا
پست الکترونیکی:ایمیل
تخت و سریر:اریکه
ترک خفیف استخوان:مو
تقلیدکننده:مقلد
توجه داشتن:عنایت
توجه کردن:عنایت کردن
جانشینی:نیابت
جنازه:نعش
حلقه دو طرف زین:رکاب
حیوان باوفا:سگ
خانه:کاشانه
خواهش:استدعا
خورشی از گوشت:فسنجان
خیمه بزرگ:هواری
داستان کوتاه:متل
درشتاندام و قویهیکل:لندهور
ده هزار متر مربع:هکتار
دوست خاموش:کتاب
رایگان:مجانی
روز عرب:نهار
زمین آماده کشت:ایش
زیاد بهانه میگیرد:نق نقو
سال ترکی:ییل
سخنچین:نمام
سر انگشت:بنان
سزاوارتر:اولی
سود پول:ربا
شهر اردبیل:نمین
شهر تهران:ری
شهر نیروگاهی مازندران:نکا
شهر کوچک:شهرک
شهری در برزیل:بلاهوریزونته
شوخ و بذلهگو:لیم
ضروری:لازم
عمل به دنیا آمدن:زایش
غرغر:نق
غریزهها:غرایز
فاقد:بدون
فزونی:برکت
فصل بهار:ربیع
قبول نشده:رد
قوت لایموت:نان
گیاهی خاردار:یز
لبخند زدن:تبسم
لعاب:ورنی
لفظ ورود به جایی:یاالله
مادر آذری:آنا
مانع و بازدارنده:عایق
مجازات شرعی:حد
مراسمی در زورخانه:گلریزان
مرد گنده و قویهیکل:لنبر
مسابقات ورزشی منظم:لیگ
مسابقه نهایی:فینال
منسوب به دست:دستی
مهامانی دادن:سوردادن
ناقص و کوتاه:نارسا
نویسنده «شازدهاحتجاب»:هوشنگ گلشیری
همان شتر است:اشتر
همسر حضرت ابراهیم (ع):هاجر
وسیله شخمزنی:گاوآهن
کشور آسیایی:لبنان
آزرم:شرم
آفت گندم:سن
آماده سفر شدن:رخت بربستن
اثر امیل زولا:ترزراکن
اثر بالزاک:گوبسک ربا خوار
اثر پا:رد
اثر صادق هدایت:ولنگاری
اثر فرزانه کرمپور:توفان زیرپوست
از دست رفته:مافات
از دنیا رفتن:فوت
از علائم نگارشی:ویرگول
از عوامل بیماریزا:میکروب
اسب مایل به زرد:سمند
التماس:خواهش
الفبای موسیقی:نت
بدی کردن:شرارت
بر سر عروس و داماد ریزند:شاباش
برف همراه با باد:بوران
بزرگ:گت
بزه:جرم
به حضور شخصی رسیدن:شرف یاب
به طور ناگهانی:زرت
بهبیماریهاری دچار شدن:هارشدن
بیوفایی در عهد:خیانت
بیانیه:مانیفست
پاره و تکه:پارچه
پایتخت بلغارستان:صوفیه
پذیرفته نشدن:رد شدن
پیروان:امت
پیروان مذاهب دارای کتاب:اهل کتاب
تاریکی:سیاهی
تند و تیز:کرمند
توطئهها:دسایس
جلودار:یساول
جویها:انهار
چاپ با چاپگر:پرینت
چهره:رخ
حداد:آهنگر
حیوان درازگوش:خرگوش
خراج و مالیات:باج
خسارت:زیان
خطوط پیشانی:سگرمه
خو کرده:مانوس
خوش رفتاری:نزاکت
درخت سرشویه:سدر
دین:مذهب
زشت:انر
سنگهای آتشفشانی:آذرین
سنگینی:وزن
شغل وزیر:وزارت
شهر اصفهان:نایین
شهر سیستان و بلوچستان:دلگان
ضربه کاری خورده:ناکار
ظرف چای:فلاسک
فراخوانی با بلندگو:پیج
فراق:جدایی
فرومایگان:اوباش
فیلمی از ویکتور فلمینگ:ژاندارک
قوی:نیرومند
مدارک:اسناد
مسئول آسیاب:آسیابان
مناسب تشخیص دادن:تایید
مهلت:فرجه
موجود خیالی ترسناک:هیولا
ناپسند:بد
نامهرسان:پستچی
نیکی:حسن
هنرپیشه طنزپرداز:کمدین
واحد پول ژاپن:ین
واحدی در وزن:اونس
کشور آفریقایی:مالاوی
کلاه تمام لبه:شاپو
کلمه آرزو:کاش
آهو:جیران
اثر احمد محمود:مول
اثر اسماعیل فصیح:نامه ای به دنیا
اثر رضا امیرخانی:ارمیا
اثر علی شریعتی:انسان
اثر میخائیل شولوخوف:زمین نوآباد
از استانها:سمنان
از چاشنیها:سس
از سورهها:الرعد
از سورهها:یاسین
اسید نیتریک:تیزآب
الهه خورشید مصر باستان:را
امیدواری:ارتجا
انعکاس:بازتاب
اهل محل:بومی
بادبزن برقی:پنکه
برایزندگینیاز به هوا دارد:هوازی
بزرگان:سادات
بلند و رفیع:عالی
بند دست یا پا:مچ
به دنیا آوردن:زاییدن
به گمان انداختن:ایهام
بینزاکت:بی ادب
پادشاه:شهریار
تخت و سریر:اریکه
تصدیق آلمانی:یا
تمام شده:سپری
جانشینی:نیابت
جمع اشاره:اشارات
جیوه:سیماب
چیره شدن:سیطره
چیز:شی
حرف پیروزی:وی
خدمتکار:دادا
خرده گرفتن:ایراد
خرس عرب:دب
خورشید:آفتاب
خوشقدم:نیکپی
خیانتکار:خاین
خیمه بزرگ:هواری
درودگر:نجار
دستگاه مولد الکتریسیته:دینام
دستگاهی برقی در موتور:بوبین
رشته باریک ابریشم:قیطان
رودی در آلمان:دانوب
زینت دادن:تزیین
سامان دادن:ترتیب
سیاح:توریست
سیلی:لت
شهر رازی:ری
شهر فارس:داراب
شهر مرکزی:ساروق
شهری در آلمان:کلن
صبر زرد:الوا
طرف:ور
عضو رونده:پا
عنان:افسار
فیس:افاده
قابلگی:مامایی
قبول نشده:رد
ماچ:بوس
مالک و صاحب:ذا
ماه سرد:دی
مخصوص یک هفته:هفتگی
معشوق:دلدار
موجود خیالی ترسناک:هیولا
میوه باب گلو:هلو
نابود:نیست
نابود شده:معدوم
ناراحتی:رنجش
نام خدا در تورات:یهوه
نگاه مستقیم و دقیق:خیره
نوشیدنی داغ:قهوه
نوعی ساعت قدیمی:شنی
همسایه:هم جوار
همگی:جمیعا
هنرپیشه:بازیگر
کوچک و ظریف:مچول