آتش قرآنی:نار
آجر اسباب بازی:لگو
آزرم و خجلت:شرم
آشکار:پیدا
ابزار داوری:سوت
اثر احمد محمود:مول
اثر محمد علی جمالزاده:هزارپیشه
از سورهها:هود
از سورهها:یوسف
اسب آذری:آت
اسم گذاشتن:نامیدن
اصل و بنیاد:سنخ
انتها:منتها الیه
اکسید کلسیم:آهک
ایالتی در آمریکا:ایوا
بالا آمدن آب دریا:مد
بالشتک آغشته به جوهر:استامپ
بخار دهان:ها
بخشش:وهب
بر یکدیگر پیشی گرفتن:مسابقه
بز نر:تکه
به طور نسبی:بالنسبه
به کار رفتن:صرف شدن
پارچه مشبک:تور
پایتخت ایتالیا:رم
پایین آمدن:نزول کردن
پرهیزکاری:تقا
پسوند پیدا کننده:یاب
پهلوانی در شاهنامه:نریمان
پیشکشی برای عروس و داماد:چشم روشنی
ترساننده:هایل
ترمز چهارپا:هش
تمرکز کردن بر چیزی:زوم
چرخ خودرو:تایر
حالت بیهوشی:کما
حرارت:گرما
حرف افسوس:آه
حفر کردن:کندن
حیله:مکر
حیوان باربر:خر
خاک کوزهگری:رس
درخشان:تابان
درشت اندام:لندهور
دریای عرب:یم
دستگاه نساجی:هف
دعاها:تسبیحات
دلیل:آیت
دور کردن:نفی
دوربین فیلم برداری دستی:هندیکم
دوست:یار
رستگار:فایز
روز گذشته:دی
زشت:بد ترکیب
سد کردن:بست
سرخ کمرنگ:بور
سرمایه خود را از دست داده:ورشکسته
سگ گزنده:هار
سلاح سرد دو دم:قمه
شاهانه:خسروانی
شب نیست:روز
شباهت:همانندی
شهرکی در تهران:اکباتان
صورت:نقش
طبخ کردن:پخت
طراحی مقدماتی:اتود
عدد فردوسیپور:نود
علاوه بر این:دیگر
فوتبالیست اسپانیایی:فرناندو یورنته
فوتبالیست برزیلی:دنی آلوز
فیلم حبیب اله بهمنی:تارهای نامریی
قمر زمین:ماه
گله:رمه
گلو:نای
مرغ سعادت:هما
منسوب به طایفه لر:لری
نطفه:تخم
نقش هنرپیشه:رل
نوزاد کودکانه:نینی
نکوهش:لوم
هدایت:راهنمایی
هوو:وسنی
واحد پول ژاپن:ین
واحدی در طول:سانتیمتر
وفق:حسب
کشور اروپایی:لیتوانی
کلمه درد:اوه
کلمه شگفتی:وخ
یک پنجم:خمس
آب جوشان:فواره
آشیانه مرغ:عش
آغازها:اوایل
ارث بردن:وراثت
از اشکال هندسی:چهارضلعی
از خواهران برونته:آن
از روی خطا:سهوا
از سازهای زهی:ویولا
از سبزیجات:ریحان
از سورهها:تین
از مراکز استانها:ارومیه
اشاره به دور:آن
اندوهگین شدن:افسردن
انسان بودن:آدمیت
بدی:شر
برآیندها:نتایج
بزرگ ایل و طایفه:بکتاش
بسیار امر کننده:اماره
بشاش:خنده رو
به تدریج:اندک اندک
به دنیا آوردن:زا
بیاساس:واهی
پایتخت زیمباوه:هراره
پایین:زیر
پسوند طی کننده:نورد
پهلوان:یل
پیشکش:نثار
پیکان پهن:غداره
تاراج:یغما
تیرگی رابطه:کدورت
تیره:سیاه
تیز و برنده:تند
جانشینی:نیابت
جانور مکار:روباه
حصیر:بوریا
حمله هوایی:بمباران
خدای قدرت یونان باستان:هرکول
خواست و میل:ارادت
خودرو:ماشین
درخت پر شاخ و برگ:نارون
دیگدان:سه پایه
دیوار بلند و محکم:ترا
راه شاعرانه:ره
رموز:اسرار
روش و طریقه:منوال
زبان قرآن:عربی
زوبین:مک
ساختمانی بر گور:ضریح
سرمه:توتیا
شعله آتش:الاو
شهر:بلد
شهرها:مداین
شکوه و بزرگی:جلال
صادق در دوستی:وفادار
صدای درهم جمعیت:همهمه
عدد تنفسی:شش
عزیز:گرامی
فراوانی:وفور
فلز سفید مایل به سرخ:کبالت
فیلمی با بازی جمشیدهاشمپور:بالاش
فیلمی با بازی مریلا زارعی:هم نفس
گدا:متکدی
گل نرم تهنشین شده:لای
گلی خوشبو:یاسمین
لاغر و نازک:قلمی
مادر عرب:ام
مادران:امهات
ماده سرشویی:شامپو
مهمانی باشکوه:ضیافت
نابودی:هلاکت
نفس نفس زدن:هناسه
نمازهای مستحب:نوافل
نوشابه الکلی:لیکور
نویسنده امیل:روسو
نیاز به ارتباط کابلی ندارد:بیسیم
هدایت کردن وسیله نقلیه:راندن
کاغز روزنامه:وب
کلمه نفرت:اف
کلی و بسیار:عمده
کمربند زمین:استوا
کنون:فعلا
کوانتوم انرژی تابشالکترومغناطیسی:فوتون
یادگار:یاد بود
یکی از حشرات:حشره
آب بینی:خل
آلت نخ ریسی:دوک
اثر امیلی برونته:بلندی های بادگیر
اثر علی مؤذنی:دل آویزترازسبز
از رنگها:صورتی
از گیاهان دارویی:خطمی
بخشی از سوره:آیه
برهنه:رت
بوی رطوبت:نا
بیسواد:امی
بیکاره:لش
پایتخت کیپ ورد:پرایا
پایمال شده:لگد کوب
پسوند راننده:ران
پیدا کردن:یافتن
پیرو حضرت موسی (ع):یهودی
پیشوای مذهبی لامایی:لاما
تاخت اسب:تگ
تخت پادشاهی:سریر
تخت پادشاهی:عرش
تیر پیکاندار:یب
تیم فوتبال اسپانیایی:ویاریال
چین و شکن:یرا
حرف بیست و چهارم:ق
در هم شدگی در ریسمان:گره
دست نوشته:خطی
دشوار:شاق
راندن:سوق
رفتار به ناز:چم
رنگ سبز تند:یشمی
روادید:ویزا
رود مهم اروپا:راین
رودی در خوزستان:دز
رودی در سیبری:لنا
روزی:رزق
روزی دهنده:رزاق
زاهد و عابد:کاتوزی
ساز و برگ اسب:یراق
سازمان مخوف هیتلری:اساس
سرشوی گیاهی:سدر
سیال تنفسی:هوا
سیر شده از آب:سیراب
شرافت:عز
شماره و عدد:نمره
شهر آذربایجان غربی:میان دوآب
شهر مرکزی:هندودر
شهر کنار دریا:بندر
شهر کهگیلویه و بویراحمد:گچساران
شهری در اسپانیا:سویا
شکاف و رخنه:جر
طبقه کارگر:پرول تاریا
عامل، مأمور:کارگزار
عدد خیطی:سه
عدد روستا:ده
عدد ورزشی:دو
فرومایه:دون
فلانی:یارو
فوتبالیست اسپانیایی:گارسیا
فیلمی با بازی بهروز وثوقی:زنی به نام شراب
قرار و استقرار:ثبات
قطعه احتیاطی:یدکی
گروه و دسته:جرگه
گل بی آن نمیشود:خار
گماشته:پادو
گمان:وهم
لطیفه:جوک
لطیفهها:هزلیات
لم یزرع:بایر
مردد:دودل
مسموم:سمی
مفتخور:سورچران
ملون:رنگارنگ
مورچه ریز:ذر
نقاش:نگارگر
نوع انسان:بشریت
نوعی زیرپوش:رکابی
نوعی فروش:مزایده
واحد پول روسیه:روبل
واسطه:میانجی
وسیله واکس زدن:فرچه
ویراستار:ادیتور
کامپیوتر:رایانه
کشور آمریکای شمالی:هاییتی
کشور اروپایی:اندورا
یک دفعه:یک بار
آش:با
آغاز شب:شام
آنکه قابلیت و استعداد ندارد:نا اهل
اثر فئودور داستایفسکی:ماری دهقان
از حروف الفبا:میم
از هنرهای دستی:خاتم کاری
افسرده و اندوهگین:تنگ دل
انجیر قرآنی:تین
باران اندک:رش
بازیگر «طلا و مس»:نگارجواهریان
باعث قطع تب میشود:تب بر
بانگ و آواز:صوت
بدون نیاز به ارتباط کابلی:بیسیم
برگه شراکت:سهام
برهان:حجت
بغل:بر
بلندی:اوج
پابرجا:ثابت
پسین:ما بعد
پلید:خبیث
پوشش:ساتر
ترساننده:هایل
ترمز کشتی:لنگر
تصدیق آلمانی:یا
تماس:کنتاکت
تیم فوتبال انگلیسی:اورتون
تیکه بر پشتی:لم
چارق:پاتابه
چسبنده:دج
چست و چابک:فرز
چشمه جوشان:زهاب
حرف دهن کجی:یی
حرف نهم یونانی:یتا
حرکت فتحه:زبر
حکیم:فیلسوف
خسرو و پادشاه:کسری
خو:عادت
خوابیده:نایم
دارای جاه و مقام شدن:تمکن
درخت پر شاخ و برگ:نارون
درنگ کردن:مکث
دشنام دادن:سب
دگرگون شدن:تبدل
راه کوتاه:ره
رفتار و کردار:عمل
روزهای مذهبی مهم:ایام الله
زنده بودن:حیات
زننده:ضارب
سازگاری:وفق
ستون و پایه:عمود
سنجیدن:قیاس
شتر تیزرو:جمازه
شهر استان فارس:لامرد
شهر تهران:ری
شکست لشکر:هزیمت
شیر درنده:اسد
شیشه و قرابه:کپ
صفتها:اوصاف
صلاه:نماز
طبقه کارگر:پرول تاریا
عدد:شماره
عید باستانی:نوروز
فرومایه:دون
قطعه زمین:بلوک
قوم کمحرف:لر
گاهنامه:تقویم
گوارا:هنی
مادهای که به چیزی بمالند:اندود
مادهسیاه حاصل از سوختن:دوده
مجرای خون:رگ
مدرسه خردسالان:کودکستان
مرمر:رخام
مسئول اجرایی کشور:رییس جمهور
میل کردن به:روی آوردن
نشانه بیماری:تب
نوعی از موسیقی:جاز
نوعی روغن:گریس
نوعی ساز بادی:سازدهنی
نیرومندی:توانایی
واقعه:رویداد
ورزش جسم و ذهن:یوگا
کشور اروپایی:اتریش
کشوری در آمریکایشمالی:هاییتی
کنایه از دچار دلهره شدید شدن:بال بال زدن
کهنه و پوسیده:رث
کوشش:جدیت
یار داماد:عروس
آتشگیره:خف
آلت فلزی دوشاخه:انبر
آماده شدن خمیر:ورآمدن
آهوی ختن:اف
اثر ناصر خسرو:زاد المسافرین
اجازه حضور نزد پادشاه:بار
از اجداد رستم:گرشاسب
از پرندگان:کبک
از پرندگان خوشآواز:سار
از درندگان:گرگ
از درندگان:یوز
از رودهای مرزی:ارس
از سازهای ضربی:تنبک
از شهرستانهای خراسان شمالی:گرمه جاجرم
از منابع طبیعی:گاز
انبار غله:راش
بچه خوشگل مو طلایی:کاکل زری
بخار دهان:ها
بدنامی:ننگ
بلند کردن:برداشتن
بیحرکت:راکد
بیماری:دا
بینایی، نظر:دید
پاره آتش:شرر
پاک از گناه:بری
پایتخت سیرالئون:فریتاون
پراکنده خاطر:گیج
پسوند تصغیر:چه
پشم شتر:وبر
پیامبر صبور:ایوب
پیچخورده:تابدار
تنیسور اسپانیایی:داوید فرر
توانگر:دولتمند
توشه:زاد
تیم فوتبال آلمانی:وردربرمن
چهره:رخ
حرف خوردنی:نون
حمله هوایی:بمباران
حیوان گران پوست:خز
خاطر:یاد
خوشحالی و شادی:دنه
دایه:ظیر
دستگاه دریافت امواج:گیرنده
رایگان:مفت
رخشنده:براق
رنگ:لون
رودی در شبه قاره هند:گنگ
روزه گرفتن:صیام
روی بیرونی هر چیزی:ظاهر
روییدن گیاه:نبت
زندان:ندام تگاه
سبب دلسوزی میشود:رقت انگیز
سرما:زم
سوردههای زردشت:گات
شهر مرکزی:نراق
شهری در آمریکا:دیترویت
صومعه:دیر
ظرف آب:گره
ظرف گل:گلدان
فرش مالیدنی:نمد
فوتبالیست آرژانتینی:خاویرماسچرانو
قرض و دین:وام
قوم و خویش:کس وکار
گروه:دسته
گریه با سوز و گداز:زار
گنجه لباس:کمد
لخت و برهنه:رت
مؤسسه تأمین خسارت:بیمه
مادر ترک:آنا
مادر عرب:ام
متعهد شدن:ملتزم شدن
محل ورود:در
محلولیکهبهبیمار اسهالیمیدهند:اوآراس
مدن:شهر
ملون:رنگارنگ
من و شما:ما
منسوب به مرد:مردانه
نطفه:تخم
نوعی برنج مرغوب:صدری
نوعی بیماری عصبی:آماس
نوعی پارچه کتانی:برد
نوعی عایق رطوبت:ایزوگام
نیز:هم
هر یک از آلات موسیقی:ساز
هندیاش معروف است:تمر
وسیله سوراخ کردن:مته
کار بزرگ و خطیر:مهم
کاغذ روزنامه:وب
کشور آفریقایی:بوروندی