آفت گندم:سن
آیین:دین
ابریشم خام:قز
اثر اسماعیل فصیح:گردابی چنین حایل
اثر امیر عشیری:دیواراقیانوس
اثر پا:رد
از پیامبران:داود
از روی ناچاری:ضرورتا
افسوس و دریغ:حیف
امرود:مل
انتها و قعر:ته
بغل:بر
بیخبر و ناگاه:ناگهان
پایتخت کوبا:هاوانا
پستی:فرومایگی
پوست دباغی شده:چرم
پوشش سقف برخی خانهها:شیروانی
ترسیدن و گریختن:رمیدن
تعداد افراد خانواده:خانوار
تعلیم و تربیت:آموزش
توانا:ذوالقدر
تیر انداختن:رمی
تیم فوتبال ایتالیایی:آ اس رم
جان خود را برای هدفی میدهد:فدایی
جدا کننده حق از باطل:فاروق
جهانی که درآنیم:دنیا
چهره:رو
چوب پهن و مسطح:تخته
حرف دهن کجی:یی
حرف نوروزی:س
خانم:بانو
خانه پشت به آفتاب:نسر
خصومت:مجادله
داخل:درون
داستان بلند:رمان
درآمد حاصل از فرصتها:رانت
دزدیدن:استراق
دست آوردها:نتایج
دفتر کوچک:دفترچه
دور کردن:تاراندن
دورویی:ریا
دیوار بلند و محکم:ترا
رئیس جمیز باند:ام
ردهها:صفوف
رستنی چتری شکل:قارچ
ز ... بود مرد را راستی:نیرو
زیر پا مانده:له
سهم غذای یک نفر:پرس
سیال تنفسی:هوا
سیماب:جیوه
شاد شدن:طرب
شلوار جین:لی
شهر آذربایجان غربی:شوط
شهر لرستان:دورود
شهر کرمان:منوجان
شهر یزد:تفت
شهری در کانادا:تورنتو
شکاف باریک روی چیزی:شیار
شکل و صورت:هییت
شیرینیپز:قناد
طرفدار:هواخواه
ظرف حمام:وان
غذای آبکی:آش
فروشنده آب:سقا
فروشنده دورهگرد:دست فروش
فوتبالیست آلمانی:خدیرا
فوتبالیست پرتقالی:نتو
فیلمی از محمود کلاری:ابروآفتاب
فیلمی با بازی شقایقفراهانی:پروانه ای درباد
گدای سمج:هادوری
گوشت چرخ کرده:قیمه
مار خطرناک:کبرا
مار عظیم الجثه:بوا
ماه فرنگی:نوامبر
معلم دوره متوسطه:دبیر
مفلس و بینوا:آس وپاس
مورچه ریز:ذر
میل و شهوت:هوس
نفی از ترسیدن:مترس
نیرنگ:حیله
نیکوکار:خیر
همسر زن:شو
واژه آرزو:کاش
ورزش نشانه گیری:دارت
کبوتر دشتی:یمام
آداب و معاشرتمیداند:اجتماعی
آفت گندم:سن
آمد و شد کردن:تردد
آهوبره:غزال
آیینها:رسوم
اثر ژان پل سارتر:مگس ها
از ابزار موسیقی:آکاردیون
انجیر قرآنی:تین
انس گرفته:مانوس
ایمان آوردن:گرویدن
بار و دفعه:نوبت
بازیکن میانه میدان:هافبک
بخشی از نیویورک:منهتن
به دنیا آوردن:زا
بوی خوش:نکهت
بیان شده:مشروح
پایتخت لبنان:بیروت
پهلوان:یل
پیر:زال
پیر:سالمند
پیر:مسن
تجاوز:درازدستی
ترساندن:رم دادن
تصویر:عکس
تکنولوژی:فناوری
جمع بلا:بلایا
چای فرنگی:تی
حضور ندارد:غایب
خطاب بیادبانه:هی
خمیر رنگرزی:بتونه
خوب:نیک
در ضمن:ضمنا
درخت انگور:تاک
درخت مخروطی شکل:سرو
دسته و گروه:اکیپ
دعای هنگام زیارت:زیارت نامه
دور دهان:کب
دوگوشی:هدفون
زایل شده:مزیل
زبانه آتش:لهیب
ساز شاکی:نی
سرباز ویژه:رنجر
سره:ناب
سرها:ریوس
سکنه تاجیکستان:تاجیک
شبکه اشتراک فایل:تورنت
شمشیر بران:صل
شهر هرمزگان:بندرجاسک
شکنجه و آزار:زجر
عدد فوتبالی:اا
عدو:دشمن
عضوی از بدن:ران
عقب:ورا
غذای آبدار:آش
غیر، مگر:جز
فرایند:پروسه
فوتبالیست آلمانی:رویس
فوتبالیست آلمانی:مارسل اشملتزر
فوتبالیست فرانسوی:اورا
فیلمی از فرزینمهدیپور:روزدیدنی
قوای مدرکه:حواس
گوارا:هنی
مأمور شهربانی:آجان
مار خطرناک:افعی
ماه خارج:اوت
متحرک:سیار
مجلس روسیه:دوما
مروارید:در
مستقیم:یک راست
مشتزنی:بوکس
منفی:نگاتیو
مورد توجه قرار دادن:عنایت کردن
نام قدیم کازرون:نورد
نشانه مفعولی:را
نغمه و سرود:نوا
نمایندگان سیاسی:سفرا
نوعی حلوا:لو
نوعی زردآلو:قیسی
نوعی ساز بادی:سازدهنی
نومیدی:یاس
نیلوفر:فل
هم سن و سال:هم زاد
ورزش انعطاف و تعادل:ژیمناستیک
کارگردان ارباب حلقهها:پیترجکسون
کرک:پرز
کنج:زاویه
کوچکتر:که تر
آسانی:سهولت
آگاه:خبردار
آکنده:پر
اثر ابوتراب خسروی:آوازپرجبرییل
اثر اصغر الهی:قالیباف
از حبوبات:لوبیا
از ماهها:آذر
از میوهها:گیلاس
استفراغ:قی
انتخاب کردن:گزیدن
بالاپوش:ردا
بخشش:وهب
بزرگ:گت
بزرگوار شدن:تشرف
بسیار ملامت کننده:لوامه
بلبل:هزار
به پایان رسید:تمت
بوی پشم سوخته:کز
بیشک:حتما
پایتخت مجمع الجزایر قمر:مورونی
پایتخت مصر:قاهره
پراکندگی:شت
پشت سر:پس
تنگه جنوبی:هرمز
توانایی:یارا
جلوگیری کردن:پیشگیری
جوجهتیغی:راورا
چه چیزی خودمان:چی
چه کسی:کی
خانه پشت به آفتاب:نسر
خط نابینایان:بریل
دمای کم:سرد
دو برابر:دوبل
دوباره ساختن:بازسازی
دوسیه:پرونده
دیرینگی:قدمت
راننده ناو:ناوبر
روشن کننده:افروزنده
روی شکم خوابیده:دمر
زمین آماده کشت:ایش
سپهبد نیروی دریایی:دریاسالار
سرپیچی از فرمان:تمرد
سردسته:سردمدار
شامل شدن:عم
شاملتر:اعم
شبانگاه:مسا
صاحب:ذا
ضربه به پهلو:سقلمه
ظرفها:ظروف
غذایی از نخود و گوشت:فلافل
غلامی:بردگی
فرشته مرگ:عزراییل
فریاد:جار
فطرت:ذات
قطعه زمین سبز میان صحرا:واحه
گردآوری نیروها:بسیج
گشودن معما:حل
گوسفند شاخدار:تکل
گونه:جور
لطیفهها:هزلیات
مترسک:هراسه
متصدی:مسیول
مروارید:در
معطر و خوشبو:عنبری
منظور:مراد
مهمانی:ولیمه
میوه گرمسیری:موز
ناامیدی:یاس
نام آذری:آد
نشانه مفعولی:را
نقره:سیم
نوعی آش رقیق:سوپ
نوعی انگور:عسکری
همسر دوک:دوشس
واحد شمارش توپ:عراده
ورزش:اسپرت
ورزش مفرح تابستانی:شنا
ورق برنده بازی:اتو
کاغذ نامرغوب:وب
کشور آفریقایی:اتیوپی
کشور اروپایی:سوییس
کمک کننده:یاور
یک عدد:یکی
آنکه اختیار کامل دارد:تام الاختیار
اثر پا:رد
ادعا کردن:دعوی
از اشکال هندسی:مکعب
از حروف یونانی:امگا
از حروف یونانی:دلتا
از حروف یونانی:گاما
از روی عمد:متعمدا
از روی قصد:عامدا
از سورهها:دخان
اسب چاپار:یام
افسوس:وای
ایالتی در اسپانیا:باسک
با صراحت سخن گفتن:رک گویی
بازگشت صوت:اکو
بندگی کردن:اسر
به پرواز در آوردن:پراندن
به طور رسمی:رسما
بیماری:دا
پایتخت اردن:امان
پرسش از مکان:کجا
پشیمان:نادم
تمام و کامل:تام
جا و مکان:بنک
حرف ندا:ای
حرف ندا:یا
حفر شده:کنده
حق اشتراک:آبونمان
خشم ناشی از رنج و اندوه:دقدلی
خوشخوان:قرا
دانستن:شناختن
دزد:سارق
دفترجه حساب های خرده ریز:دستک
دلداده:بیدل
دوری از هم:جدایی
دوست و همدم:یار
رنگ زرد روشن:لیمویی
روستا:آبادی
زن زیبارو:جمیله
زندگان:احیا
ستاره کمپیدا:سهیل
سرچشمه:منبع
سرگشته:منگ
سلول:یاخته
سنگسار کردن:رجم
سوگند خورنده:قسام
شخص:کس
شرمآور:ننگین
شهری در آلمان:کلن
صدای جوشش آب:قل
صمیمی و خالص:یک رو
طایفه:ایل
طرف:ور
عامل وراثت:ژن
عرق کردن:تعرق
فیلمی با بازی باران کوثری:نسل جادویی
فیلمی با بازی لادن طباطبایی:یک وجب ازآسمان
فیلمی با بازی کتایون ریاحی:ماه مهربان
قصد و عزم:آهنگ
قطعی برای کتاب:وزیری
گلی زینتی:ارکیده
لعاب:ورنی
ماه خارج:اوت
مدافع فوتبال ایتالیایی:کی هلینی
مدرس دبیرستان:دبیر
مرد درشت بیفرهنگ:نره خر
منسوب به دست:دستی
نبرد کننده:محارب
نشستن:جلوس
نصف چهره:نیم رخ
نهاد و فطرت:سرشت
واحدی در حجم:سیسی
ویتامین انعقاد خون:کا
کار زیاد بینتیجه:سگ دو
کار سرسری:سمبل
کارهای نیکو:خیرات
کارکنان:عوامل
کفایت کننده:مکفی
کوچک و ریز:فسقلی
اتاق تهیه چای و قهوه:آبدارخانه
اثر آلفونس دوده:پتیشز
از سنگهای گرانبها:یشم
از سورهها:مدثر
از شاعران معاصر:محمد تقی بهار
از مشتقات مرفین:هرویین
اسب رستم:رخش
افراد مورد اطمینان:امنا
اهل آذربایجان:آذری
اهل ادب:ادبا
باریکبین:دقیق
بالای فرنگی:آپ
بالن:وال
بیپدران:ایتام
بیماری:دا
پایتخت زامبیا:لوساکا
پایتخت گواتمالا:گواتمالاسیتی
پایداری و استواری:قرار
پایمال شده:لگد کوب
پرستش:یسنا
پسر مازنی:ریکا
پشت سر:ماورا
پشیمانی:ندامت
پنهانی:نهانی
تازه:نو
ثمر دهنده:بارور
جایی که سایه باشد:نسار
جد:نیا
جوشی مخصوص تعمیر ظروف مسی و برنجی:لحیم
جیحون:آمودریا
حرف نهم یونانی:یتا
حقی در سازمان ملل:وتو
خرده گرفتن:ایراد
خندهآور:کمیک
خوشقدم:نیک پی
خوشبختتر:اسعد
در حال غل خوردن:غلتان
درد چشم:رمد
درون دهان:بج
درونی و باطنی:ذهنی
دریدگی در لباس:چاک
دریوزهگری:گدایی
دشوارتر:اشق
دوم:ثانی
رگ:ورید
روح:روان
زدن قلب:تپیدن
زشت:انر
زیبا همچون ماه:مهوش
ستاره دنبالهدار معروف:هالی
سعی:کوشش
سلاح انفجاری:بمب
شیوا:رسا
علامت تفریق:منها
غذای آبکی:آش
فتوگرافر:عکاس
فرمان کشتی:سکان
قانونگزار:مقنن
گرفتنی است نه دادنی:حق
گشوده:وا
گمراهی:غی
گوشهنشینی:عزلت
لاف زدن:قپی آمدن
لاف و گزاف:هارت وپورت
لشکرها:جنود
ماده دارویی استعمال خارجی:پماد
متمایل به یک جهت:یک وری
مرا دریاب:ادرکنی
ملحق شدن:پیوستن
منحل کردن:برچیدن
موجود شونده:کاین
نتیجه:ثمره
هراس:ترس
واحدی در سطح:آر
وعده بد:وعید
کبد:جگر
کلید:مفتاح
کمپ:اردو
یاقوت:یاکند