چیره شدن:غالب آمدن
رهبر دینی بوداییان:دالایی لاما
آشیان:لانه
صاحب:ذا
دریای عرب:یم
نمایش در چادر بزرگ:سیرک
فهرست:لیست
وسیله شخم زدن:گاو آهن
تلف شده و از بین رفته:مالیده
نمایش صامت:پانتومیم
میان:لا
بنیاد و اساس:مبین
تصدیق خودمانی:آهان
از پادشاهان پیشدادی:جم
سرخورده:دمغ
پنددار:وهم
پایتخت تانزانیا:دودوما
اشاره به دور:آنها
شهر کردستان:مریوان
آموختن:یاد دادن
بیماری اندک:کسالت
رویش:نمو
آمادگی:اهیو
اندوهناک:غم انگیز
پشیمانی:ندم
به سوی:الی
خطاب بی ادبانه:هی
نوعی کرم روده:آسکاریس
بجز:الا
زیرک:رند
سالخورده:مسن
مقابل سنت گرایی:مدرنیسم
بی انتها:لایتناهی
همراه زنجیر:غل
از خواهران برونته:ان
لیف خرما:پیشن
وسیله توقف خودرو:ترمز
خرده سنگ های ریز:شن
نشانه:آیت
سر:راس
سخت کوفته و خسته:له و لورده
بدنامی:ننگ
پراکندن:نشر
سست و بی حال:کسل
پشم شتر:وبر
مجنون:دیوانه
سمبلیک:نمادین
سطح سخت:زبر
آرایش:زیب
مقاصد:اهداف
واحد پول عربستان:ریال
گروه ورزشی:تیم
خطا کردن:سهو
کشاورزی کردن:سهو
غربال:آردبیز
حرف ندا:آهای
بخشی از اوستا:یسنا
مروارید:در
محل ورود:در
از ماه ها:مرداد
روز نهم ذی الحجه:عرفه
جریمه ورزشی:پنالتی
فایده و سود دانستن:غنیمت شمردن
اتحاد:یکدستی
نکوهش:ذم
قعر:ته
شیرینی پشم مانند:پشمک
همکاری:مشارکت
وسیله دیدن اجسام ریز:ذره بین
بحر:دریا
انعکاس صوت:طنین
آسیب:اک
شب طولانی:یلدا
از اندوه رها شدن:تسلی
مغزنگاری:سیتی اسکن
در یک شهر متولد شده اند:همشهری
رشته های گیاه:الیاف
هریک از اتاق های کشتی:کابین
سنگ گرانبها:یاقوت
دورویی:ریا
بی سروصدا:سوت و کور
کارگردان فیلم"بر باد رفته":ویکتور فلمینگ
مردم قرآنی:ناس
یاکند:یاقوت
اثر اسماعیل فصیح:دیدار در هند
قبول نشده:رد
تیر پیکاندار:یب
همیشه:مدام
بادی که از دهان آید:فوت
ثمر دهنده:بارور
ساز مولانا:نی
افزون:بیش
مخزن سوخت خودرو:باک
کوچک:ریز
جهانگرد:توریست
دیندار:متدین
جزیره جنوبی:کیش
دستگاه تنظیم کننده:رگلاتور
بیماری دردناک مفصلی:آرتروز
نجار:درودگر
مته برقی:دریل
مملو:پر
نیز:هم
فیلمی از اسکورسیزی:رنگ پول
بسیار گردنده:دوار
در میان:فی ما بین
شکوه:فر
درختی با برگ های سوزنی:کاج
مسرت و شادی:کیف
هراس:ترس
نیک نگریستن:تامل
شگون:فال
بیهوده و بی نتیجه:نافرجام
ناگفتنی:مگو
بی مو:تاس
ستون بدن:پا
حرف نداری:بی
مروارید:در
آیین:دین
زیرک و باهوش:زرنگ
ضربان:پالس
محل اقامت سلطان:دارالاماره
جیره و مستمری:راتب
آرایه اعداد در ریاضی:ماتریس
اسرار کسی را فاش کردن:لو دادن
گریان:نالان
حالت روحی:مود
حقیقت هرچیز:ذات
تقاطع دو جاده:چهارراه
بیکاره و فقیر:لات و لوت
پس گرفتن:استرداد
مکتوب:نوشته
جنس خشن:نر
جلدی و قشری:پوستی
شرح و توصیف:بیان
فیلمی با بازی فاطمه معتمد آریا:آسمان پر ستاره
لنگه بار:تا
راز:سر
زن یا شوهر:همسر
فرمان توقف:ایست
از شهرهای خوزستان:هندیجان
گمان:پندار
گرما:حر
مانع:سد
آمدن:رسیدن
پسر:پور
کم کردن:کاستن
ساعی:کوشا
مقابل روز:شب
ماده موجود در برنج:نشاسته
میوه ای که وقت چیدنش باشد:رسیده
جعبه و محموله:بسته
سوداگری:تجارت
خط کش مهندسی:تی
واحد سطح:آر
مجبور کردن:وادار کردن
جدید:ینگی
حرف تردید:یا
وت:پوستین
اندرز:پند
سخن بی معنی:یاوه
همه را شامل می شود:هر
تیم فوتیال فرانسوی:بوردو
ورزش جسم و روح:یوگا
از نت ها:فا
دشنام دادن:سب
متن های زیاد:متون
بها:ارزش
جلا:پرداخت
به وسیله غده ترشح می شود:هورمون
گزارش ها:تفاسیر
لاغر و نحیف:نزار
خارج ورزشی:اوت
زیر و رو کردن خاک:شخم
بخاری برقی:هیتر
ضمیر درونی:تو
واگذاشتن و رها کردن:ترک
نوعی بازی تخته و مهره:نرد
بخیه:کن
کشور اروپایی:مجارستان
اثر محمود دولت آبادی:هجرت سلیمان
شعر خودستایی در جنگ:رجز
آنتیک:عتیقه
تندرستی:سلامت
سایه:ظل
تصدیق انگلیسی:یس
داروی استعمال خارجی:پماد
امتحان:آزمایه
اثر منصور یاقوتی:تنهاتر از ماه
از تنقلات:آجیل
شهر آذربایجان شرقی:ورزقان
ساختار و ساخحتمان:سازه
پشیمان:نادم
اندازه گرمی یا سردی:دما
کشتی جنگی کوچک:ناوچه
آنچه قبلا ذکر شده:همان
زندان:ندامتگاه
اسب ترکی:ات
جرم:بزه
پایتخت هزار کیلویی:آتن
حرکات مسخره و بیهوده:ادا
جمع صنعت:صنایع
اندیشه ها:تدابیر
همپار:ایزومر
فیلمی از وودی آلن:موزها
کشور عربی:عمان
پسوند تصغیر:چه
همسر مرد:زن
چشیدن چیزی:مزمزه
اثر اسماعیل فصیح:اسیر زمان
عاجز:ناتوان
اثر صادق چوبک:سگ من
از سبزیجات سالادی:خیار
راه کوتاه:ره
پروفسور حیوانات:بز
فیلمی از وودی آلن:تقدیم به رم
زمینه:تم
نیوشیدن:شنفتن
سختی و بدبختی:شقا
سرمایه جاودانی:کار
تکه چوب بزرگ:کنده
درآمدها:عواید
عفو کننده:عافی
فیلم دنباله دار:سریال
وسیله نقلیه اسکیمو:سورتمه
نهایی:غایی
فصیح و بلیغ:غرا
زمستان:شتا
پیروان ارسطو:مشایین
فوتبالیست ایتالیایی:ماتیا دسترو
یابنده و بهره مند:نائل
برادر حضرت موسی ع:هارون
خبر:نبا
نژاد و خاندان:نسب
همه را شامل می شود:هر
قعر:ته
از ماه ها:بهمن
فیلمی با بازی محمدعلی کشاورز:روزی که خواستگار آمد
با محبت:خونگرم
ناشی:ناوارد
جواهر انگشتر:نگین
نقش هنرپیشه:رل
شامل شدن:عم
تباه:زایل
شتر تندرو:هیون
ویتامین جدولی:کا
فیلمی از فتح الله منوچهری:شهر شراب
عنوانی برای افسر عالی رتبه در ارتش هی خارجی:ژنرال
فراموشکار:نسی
دشنام دادن:سب
ادیب:سخنور
دارای مدرک کارشناسی:لیسانسیه
شهر خراسان رضوی:سرخس
خسران دیده:زیانکار
به صورت شفاهی:زبانا
افسری در ارتش:سروان
عدد ماه:سی
ابزار دفاعی گاو:شاخ
رنگ:لون
دارای ظاهر ناخوشایند:بدریخت
خاک کوزه گری:رس
چراگاه عشایر:یورت
صاحب بودن:خداوندی
مخفف از او:زو
حرص:آز
گزینش و انتخاب:پسند
دوری کردن:تبرا
بازیکن آرژانتینی منچستر سیتی:آگوئرو
عقاید انتخاباتی:آرا
قعر جهنم:درک
میوه مربایی:به
آشغال جمع شده با جارو:خاکروبه
فیلمی با بازی پرویز صیاد:زنبورک
آتش برافروخته:نائره
بحر:دریا
لباس:رخت
صد متر مربع:ار
آخرین:واپسین
با اجبار:زور زورکی
دورویی:ریا
صورت:رو
دشمن درخت:تبر
ماهی درون تفنگ:تیر
بازداشتن:نهی
شریک:انباز
نوعی ساز بادی:سرنا
آسمان:سپهر
برش سینمایی:کات
صندلی دانشگاهی:کرسی
عقب:پس
شرکت:کمپانی
تعدی:دست اندازی
جهش:خیز
الاغ:خر
عضو رونده:پا
نامه بر:پیک