آرواره:فک
آسان شدن:سهولت
آواز نشاط انگیز:سرود
اتفاق افتادن:پیشامدن
اثر آگاتا کریستی:شرارتی زیرآفتاب
اثر آگاتا کریستی:مرگ خانم مکگینتی
اثر خواجه عبدالله انصاری:صد میدان
اثر ژان پل سارتر:مگسها
از استانها:قم
از پیامبران:یونس
از حروف الفبا:گاف
از غلات:ارزن
از ماههای میلادی:ژوییه
از کارکنان شهرداری:رفتگر
اشاره به دور:آنان
باب روز:مد
بالیدگی:نمو
بایگانی:آرشیو
بخار دهان:ها
بخشنده:عافی
بخشنده:واهب
برابر شدن:تساوی
برگها:اوراق
بزرگ و عظیم:سترگ
بشارت:نوید
بلندی:ارتفاع
به رنگ زرد:زردفام
به صورت پودر در آمده:گرد
پادشاه:کیا
پایتخت مجمع الجزایر قمر:مورونی
پایه:اساس
پرستش، ستایش:یسنا
پول ژاپن:ین
تابان:رخشان
تاخت و تاز:یورش
تازه:نوین
تردید آزار دهنده:وسواس
تصدیق عرب:نعم
جواز رانندگی:گواهینامه
جوشیدن و جهیدن:فوران
چراگاه ایلات و عشایر:یورت
چشمه بزرگ:ینبوع
چیرهدست:ماهر
حرف همراهی عرب:مع
حلقوم:نای
خوب غذا میخورد:خوش خوراک
خیانتکار:خاین
داد و فریاد:هوار
دست کشیدن از کار:کنارکشیدن
دستگاهدریافت تصاویرماهوارهای:رسیور
دشوار و سنگین:وخیم
دور بازی:راند
دور کننده:دافع
رشوه دهنده:راشی
رگ:ورید
روح:روان
روستا:ده
ریز ریز کردن:قیمه قیمه کردن
زیر پا مانده:له
ساختمان:بنا
سازماناطلاعات اسرائیل:موساد
سخن زیر لب:ژک
سوره مردم:ناس
سیاره زهره:ناهید
شرمسار:روسیاه
شفیره:لارو
شهر بادگیرها:یزد
شهر مرکزی:خشکرود
شکوه:فر
شیره خشخاش:افیون
شیطان، اهریمن:خناس
طبیعت گردی:اکوتوریسم
عالم دین:شیخ
علامت جمع فارسی:ها
عنوانامپراتوران روم بود:سزار
فلز نیروگاه هستهای:اورانیوم
قدرت:زور
قضاوت کردن:داوری
گیاه رنگرزی:روناس
گیاهی الیافی:کتان
لاغری و ضعیفی:نوانی
لجوج:سخت سر
مأمور رسیدگی:بازرس
ممیزی:سانسور
منتشر میشود:نشریه
نمای ساختمان:روکار
نویسنده غیب گوی روستا:روسو
ورزش آبی:شنا
کاغذ نامرغوب:وب
کشور اروپایی:یونان
کنج:زاویه
ییلاق:سردسیر
آرام و بیدغدغه:ریلکس
آزاده:حر
آش ساده:شوربا
آشوب:بلوا
آشیانه مرغ:عش
آغاز، ابتدا:اوایل
اثر جمالزاده:شورآباد
اثر روسو:نارسیس
اثر محمد حسن شهسواری:وقتی دلی
از الیاف مصنوعی:نایلون
از ایالات آمریکا:یوتا
از چین خوردگی های زمین:ناودیس
از غلات:ذرت
از ماههای سریانی:ایلول
از مصالح ساختمانی:گچ
امر از آمدن:بیا
بخشش و عطا:داد
بسیار ملامت کننده:لوامه
بم ترین صدای مرد:باس
به طرف، به سوی:فا
به هم مانند بودن:تشابه
به هوش باش:هان
بیبند و بار:ول
پایتخت اتریش:وین
پراکندگی:شتات
پرستار کودک:دده
پنداری:گویی
پیچ و تاب:تاو
تازه ترکی:ینی
تنظیمصورتحساب هایغیرواقعی:حساب سازی
تنیسور اهل چک:توماس بردیچ
توانایی انجام کار:انرژی
تیر پیکاندار:یب
تیری که با کمان اندازند:ناوک
جا:مکان
جاری:روان
جنس خشن:نر
جهانی که در آنیم:دنیا
جیوه:سیماب
چوبدستی پلیس:باتون
حاملگی:بارداری
حاکم:فرماندار
حرف همراهی:با
خبر خوش:نوید
خرس عرب:دب
خشکی:بر
خمیازه:اسا
خمیر نقاشی:بتونه
دادگری:عدالت
داروی زدودن موهای زاید:واجبی
درخت سرشویه:سدر
دریاچهای در حمام:وان
دزدیدن:ربودن
دست عرب:ید
دستور، فرمایش:حکم
دقیق:باریک بین
دیگ دهان گشاد:تیان
رسوم:آداب
زمین ترکی:یر
سم کشنده:سیانور
سمت نمازگزار:قبله
شاهد:گواه
شراب انگوری:می
شعر چهار مصرعی:دوبیتی
شهری در آلمان:ینا
شیطان:ابلیس
صدای صاعت:تیک تاک
طبقهای از اتمسفر زمین:استراتوسفر
عظمت:کبریا
عوض کردن هوا:تهویه
عوض، جانشین:بدیل
فیلمی از فرد زیمان:اسب کهررا بنگر
قوم کم حرف:لر
گربه عرب:هر
ماده آرایشی مژهها:ریمل
مالک، دارا:ارباب
مباشر:کارپرداز
مننژیت:سرسام
نادر:نایاب
ناگهان خودمانی:یهویی
نت میانی:لا
نجات دهنده:منجی
نخستین انسان:آدم
نزد عرب:لدی
نشان افتخار:مدال
نصف هر چیز:نیمه
نفس تنگی:اسم
نوعی ساز بادی:سرنا
نویسنده مائده های زمینی:اندره ژید
همدم:انیس
همه را شامل میشود:هر
هوو:وسنی
کتاب شاعر:دیوان
کجی:ناراستی
کشتی بکسل کننده:یدک کش
کشور آفریقایی:بوتسوانا
کوتاه و ناقص:نارسا
کوزه بزرگ:هب
آدم کوچک:آدمک
آسیاب آشپزخانه:هاون
ابزار جلوگیری از بارداری:آی یودی
اثر پا:رد
اثر تولستوی:طبل میان تهی
اثر جمال میرصادقی:نام توابی است
اثر داستایفسکی:جن زدگان
از استانها:قم
از حروف الفبا:میم
از حروف الفبای یونانی:امگا
از عناصر گازی:هلیوم
اشاره به دور:آن
انباره الکتریسیته:باتری
انتقال بیماری به دیگری:سرایت
بازیگر «راز مینا»:لعیازنگنه
باقی جان:نا
بدهکار:وامی
برنده:تیز
به جا آوردن عهد:وفا
بکسل کننده:یدک کش
بیکارگی:یللی
پایاننامه:تز
پدر مرده:یتیم
پرستاری:تیمار
پست:دنی
پوستین:وت
پیشوای دینی یهودیان:خاخام
تأیید کننده:موید
ترسنده:بیمناک
جانشینی:نیابت
جای گزیدن:اقامت
جد:نیا
جستن گلوله:هک
چکیدن آب:رش
حرف دهن کجی:یی
خرچنگ دریایی:میگو
خوراک کفش:واکس
خون:دم
دارای دلیل:مدلل
درام عامه پسند:ملودرام
دور دهان:نس
دوستان:یاران
دوستی و علاقه:ود
دومی:ثانویه
دیوار قلعه:بارو
ذات:خویشتن
رایگان:صلواتی
رعشه:لرز
رنگ زرد روشن:لیمویی
رهبر دینی بوداییان:دالاییلاما
رودی در فارس:کر
زه کمان:وتر
زیرکی:رندی
ساخته شده با ماشین:ماشینی
سرخ مایل به بنفش:سرخابی
سرما:زم
سرمایه:راس المال
سنگ جوشکاری:کاربیت
سوخت پر مصرف:بنزین
سوی و طرف:زی
شاملتر:اعم
شاه کوتاه:شه
شتر:جمل
شلوار جین:لی
شهر فارس:نیریز
شهر گلستان:گالیکش
شکم بند طبی:گن
صدای آزار دهنده:نویز
عازم شدن:عزیمت کردن
عدد ماه:سی
عمل ساییدن:سایش
فال نیک:شگون
قطعی برای کتاب:جیبی
قورباغه درختی:وک
گنج:کنز
لاف زدن:لاییدن
لباس شنا:مایو
مایل:کج
مخالف یکدیگر:متناقض
مراد و مقصود:نیت
معالجه با آب:آب درمانی
مفصل پا:زانو
من و تو:ما
منفرد:تنها
موسیقیدان:موزیسین
ناحیه، کرانه:شق
نافرمانی:تمرد
نقشها:نقوش
نیلوفر:فل
هرگز نه عرب:لن
هضم شدن:گواردن
همان جوی است:جوب
کاسب:بازاری
کالاهایارسالی به کشور دیگر:صادرات
کتاب شاعر:دیوان
کتف و شانه:خا
کشور اروپایی:سوید
کشیش:قس
کلمه افسوس:آه
کلمه افسوس:اوه
آتشگیره:خف
آشیانه حیوانات:کنام
اثر حسینقلی مستعان:نوری
اثر عطار:مختارنامه
از تقسیمات ارتشی:یگان
از حروف یونانی:دلتا
از مراسم بزرگداشت:چهلم
از مرکبات:نارنگی
اسب تندرو:راهوار
امیر قبیله بزرگ:بگ
بادبان کشتی:جل
بازرگانی:تجارت
بازگشت صوت:اکو
بالای فرنگی:آپ
بخیه خیاطان:کن
بدشگون:بدیمن
بشقاب دراز و بزرگ:دیس
بقیه:سایر
به این زودی:حالاحالا
بهابازار:بورس
بیمیل:بیزار
پاسدار:نگهبان
پایتخت بنگلادش:داکا
پایتخت زامبیا:لوساکا
پرنده نجار:دارکوب
پشت سر:پس
پوست کنده:رک
تازه:نو
تازه به مالی رسیده:نونوار
تازه و پرطراوت:تر
تازی:عرب
تشنه فریب بیابان:سراب
تصدیق روسی:دا
تنظیم کننده:رگلاتور
تیر پیکاندار:یب
تیم فوتبال انگلیسی:آرسنال
جادوگر:ساحر
جان خود را برایکسیمیدهد:فدایی
جانشین او:وی
جستن گلوله:هک
چاقوساز:سکاک
حرص و طمع:آز
حرف افسوس:آه
حرف دهن کجی:یی
خاندان:دودمان
خصم:دشمن
خودرو حمل مایعات:تانکر
خوشکاری و ظرافت:ریزه کاری
درون دهان:نج
دگرگون شدن:تبدل
دهل:طبل
دود کردن:دخ
دیسک فشرده:سیدی
رخت شوی:گازر
رزمایش:مانور
رودی در فارس:کر
روز عرب:یوم
زمان حاضر:حال
زنده:حی
زور ستان:غاصب
سایبان دستی:چتر
سر بی مو:لغ
سرباز نیروی دریایی:ناوی
سرودههای زرتشت:گات
سگ کودکانه:هاپو
شب نیست:روز
شستن با صابون:صابون زدن
شهر آذربایجان غربی:ماکو
شهر جشنواره فرانسه:کن
شهر خوزستان:رامشیر
شهری در ایالات متحده:دنور
صحنه نمایش:سن
صدای پشه:وز
ضربه با پشت راکت:بکهند
ضمیر فرانسوی:وو
طفل:کودک
ظرف غذای سربازان:یغلاوی
عدد روستا:ده
عدد ورزشی:دو
غذای صبح:صبحانه
فرمانروایان:حکام
قعر جهنم:درک
قوم مغول:تاتار
گاز مرداب:متان
گشودن معما:حل
گفتگوی اینترنتی:چت
گوشهای از موسیقی ایرانی:بیات
گیتی:جهان
مادر اسماعیل:هاجر
ماده چسبناک:سریش
متداول:رایج
مراسمی به یاد کسی:یادبود
مروارید:در
معروف:بنام
منسوب به هنر:هنری
نفس نفس زدن:هناسه
نماد معصومیت:بره
نوازنده:رامشی
نوعی بیماری عفونی:کزاز
نیا:جد
هم شغل:همکار
همدم و معشوق:یار
و آن زمان:وانگاه
واحدی در سطح:آر
وجود داشتن:بودن
وحدت:یگانگی
یاری دهنده:پایمرد
آسیاب به ...:نوبت
اثر تقی مدرسی:آداب زیارت
اثر جیمز جویس:دوبلینیها
اثر عطار:الهی نامه
اثر گوته:رنج های ورترجوان
اثر محمود دولتآبادی:آن مادیان سر خیال
از اسباب بدن سازی:هالتر
از اشکال هندسی:دایره
از جوندگان:سنجاب
از درختان:نارون
از سازهای زهی شبیه ویولون:ویولا
از ماههای میلادی:ژوییه
اشاره به دور:آن
اهل هند:هندو
ایراد:عیب
ایزد نگهبان آب:آبان
بازی کردن:لهو
بحر:دریا
برنج ته قابلمه:ته دیگ
بسیار لاغر:قلمی
بغل:آغوش
بنیاسرائیل:یهود
به درد نخور:بنجل
به رخ کشیدن نیکی:منت
بیتجربه:تازه وارد
بین:لا
پایتخت کره شمالی:پیونگیانگ
پر:آکنده
پوشش:ستر
پوشش دندان:مینا
تصدیق روسی:دا
تنگی:ضیق
توانایی:بنیه
تیر بسیار بزرگ:دیرک
جدید:نو
جواهر انگشتر:نگین
حسرت، دریغ:هیهات
حیران:واج
خرده سنگهای ریز:شن
خشکی:یبس
خصومت:افند
خلاف آنچه گفته شد:برعکس
خوش آیند:دلنشین
درخت اعدام:دار
راضی:خرسند
رسم:آیین
رفع اتهام کردن:تبریه
روانه ساختن:گسیل
سخنان مزخرف و بیهوده:شروور
سنگ عصاری:غن
سوسن زرد:وج
شاهدانه:بنگ
شجاع:جنگاور
شهر اصفهان:لنجان
شهر مرکزی:توره
شهرستانی در کرمانشاه:ثلاث باباجانی
شوخ:لوده
عرق کردن:تعرق
فانی:میرا
قبول نشده:رد
قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر ...:گوهری
قطع کردن:بریدن
قطعهای برقی در موتور:بوبین
گرفتار:درگیر
لاغر:غث
لبه تیغ:یلمان
مادر:والده
مایه روشنی:آب
محزون:غمزده
مراد:نیت
مرغ مردارخوار:کرکس
مسن:کهنسال
مشتاق:آرزومند
مشهود و نمایان:نمودار
مقام:رتبه
مقدار یک بار نوشیدن آب:جرعه
مکان:جا
نخست:اول
نزد دیگری چیزی میآموزد:شاگرد
نمودن، نشان دادن:آرایه
نهایی:غایی
نوعی شنا:کرال
نیکوترین:بهترین
هادی:رهنمون
واحدی در سطح:آر
ورزش آبی:شنا
ورزش رزمی ژاپنی:جودو
ورزشکار کوهستان:کوهنورد
وسیله شنیدن موسیقی:هدفون
کبود رنگ:نیلی
کشور آفریقایی:سیشل
کشور آفریقایی:گامبیا