آب بدبو:گنداب
آب ترکی:سو
آبگیر:ژی
آشغال:زباله
آشکار شدن:ظهور
ابزار:وسیله
اتاق درس:کلاس
اثر امیل زولا:نانا
اثر عبدالحسین زرینکوب:بحردرکوزه
اثر فرزانه کرمپور:ضیافت شبانه
از جنس نمد:نمدین
از مدرسین دانشگاه:آموزشیار
اسب ماده:مادیان
اسباب آرایش:زیور
اصل سرمایه:راس المال
امر تو را اطاعت میکنم:لبیک
اندیشهها:تدابیر
بانی:سرسلسله
بت:بغ
بخشاینده:حنان
بزه:گناه
بلعیدن:قورت دادن
بلندمرتبه:والا
به گریه انداختن:گریاندن
بیم و هراس:پروا
پارچه پاک کردن صورت:رومال
پایتخت سوئیس:برن
پراکندگی:نثار
پنبهزن:نداف
ترمز چهارپا:هش
تصدیق ایتالیایی:سی
توشه راه:زاد
تکه:پاره
تیر کوتاه:زج
تیم فوتبال انگلیسی:ساندرلند
چابکی:تندی
چراغ دریایی:فانوس
حرف نداری:بی
خواستن:طلبیدن
داوری:حکمیت
دلیر و بهادر:نیو
راه کوتاه:ره
رهایی:نجات
روایت کننده خبر:اخباری
روغن و چربی:په
زمان پرداخت پول:سررسید
سبقت از میان خودروهای در حال حرکت:لایی کشیدن
ستودهتر:احمد
سرای مهر و محبت:دل
سرشتن، مایه زدن:تخمیر
سلیم و شکیبا:خود دار
سه کیلوگرم:من
شاعد صده شش:انوری
شش:ریه
شهر مرکزی:فرمهین
شهر مرکزی:مامونیه
شهری در چین:تیانجین
ضربه فنی بوکس:ناکاوت
طبخ کردن:پختن
طریقه و روش:سیرت
ظرف سفالی بزرگ:تغار
عطش:تشنگی
عقاب:دال
علاقه:ود
علم سیاست:دیپلماسی
غدهها:غدد
فرستاده شدن:صدور
فرود آینده:نازل
فساد:تباهی
فیلمنامه:سناریو
قانون چنگیزی:یاسا
گرم شده از آتش:تفتیده
گلو:نای
مالدار:بای
متمایل به یک جهت:یکوری
مداوم:پیوسته
مدلل ساختن:ثابتکردن
مرغ خانگی:ماکیان
مرغ میرود:جا
مزه دهان جمع کن:گس
مظهر پلیدی:دیو
ملی:ناسیونال
میان:لا
میوه نورس:نوبر
نسبت همسران دو برادر:جاری
نشانه:اثر
نهایی:آخر
نوعی عدسی:کاو
همسایه:همجوار
هیچکس:احدالناس
کمیاب:نادر
کوچک:صغیر
یگانه:تک
یورش:حمله
آبی تیره:لاجوردی
آراستن:تزیین
آسان گرفتن:تسامح
آغاز:مبدا
آفرین:احسن
اثر م. مؤدبپور:یاسمین
اثر محمد حسن شهسواری:پاگرد
از الک کردن باقی میماند:نخاله
از سورهها:دخان
اطلس:کرپ
اوضاع و احوال جوی:هوا
بدزبان:هتاک
برخی آن را اجاره میدهند:بالاخانه
بزه:گناه
بعضی اوقات:گاه به گاه
بقیه:سایر
بیمو:تاس
بیکاره:لش
پراکندگی:نشر
پرسش از تعداد:چند
پسوند راننده:ران
تدارک:تامین
تقویت امواج رادیویی:رله
تنومند:تناور
تهیه کننده خبر:خبرنگار
تیم فوتبال فرانسوی:رنس
جار و جنجال:هیاهو
جای نشستن:نشیمن
جست و جو کننده:پوینده
جعبه مقوایی:کارتن
چغندر پخته:لبو
چه چیزی:چه
خاموش کردن آتش:نشاندن
خداوند:رب
خسراندیده:زیان کار
خندهدار:فکاهی
خواب خوش:رویا
داروغه:شحنه
درس نوشتنی:انشا
دستآویز:وسیله
دلجویی و ملاطفت:نواخت
دلیلهای آشکار:بینات
راهنمایی:هدایت
رد پای کسی را گرفتن:رد زدن
روحانی زرتشتی:مغ
روز عرب:یوم
زهری که درمانی ندارد:هلاهل
زیاده بر احتیاج:مازاد
سادهدل:هالو
سرخرگ:شریان
سوگ:ماتم
شاهزادگان قاجار:نواب
شهر مرکزی:نیمور
شهر مرکزی:کره رود
شهرستان:ولایت
شهرنشین:مدنی
ضرور و لازم:بایست
طایفه:قبیله
طبیعی:نرمال
عدد روستا:ده
عود:ند
فقرا:ندارها
فوت کننده:دمنده
فیلمی با بازی لادن مستوفی:غروب شد بیا
فیلمی با بازی منوچهر نوذری:لاله آتشین
قرار و پایداری:ثبات
قطع کردن دوستی با کسی:به همزدن
گل نرم تهنشین شده:لای
گیاه بیگل:نهان زاد
مجاز از نوکر:جیره خوار
مسطح:هموار
مشورت:رایزنی
ملامت:سرزنش
مناطق فرمانروایی:ولایات
مکیدن:مز
میانتهی:جف
میل:هوس
میوه سالادی:خیار
نبرد:رزم
نسل پنجم:ندیده
نوعی پارچه نخی:ساتن
نویسنده بیخانمان:هکتورمالو
نیازها:حاجات
هادی:رهنمون
همچون ماه:مهوار
همه:کل
همیشه:دایم
هیچانگاری:نهیلیسم
واحد پول ژاپن:ین
کاشف عامل بیماری سل:کخ
کشور آمریکای مرکزی:بلیز
کلمه شگفتی:وخ
کودن:خنگ
کوفتن:زدن
آرزوها:آمال
آشیانه حیوانات:کنام
آلونک:کومه
آکنده:پر
اثر آگاتا کریستی:دخترسوم
اثر ساموئل بکت:مالوی
اثر هوشنگ گلشیری:نیمه تاریک ماه
اروپایی:فرنگی
از اجزای اتم:نوترون
از غلات:گندم
از مواد مخدر:گراس
از مواد مورد نیاز بدن:ویتامین
از نامهای خداوند:کردگار
از نیروهای ارتشی:هوایی
از وسایل باغبانی:بیل
افسانه و داستان کوتاه:متل
اهل ساری:ساروی
بت:بغ
بخار دهان:ها
بر دو بخش پذیر است:زوج
برخی گنده تر از دهان برمیدارند:لقمه
بیمیلی:کراهت
بیرون کردن:درکردن
بیماری پوستی:گر
بیکاره:هرزه
پایان نیافته:ناتمام
پایتخت جمهوری چک:پراگ
پرده سینما:اسکرین
پریشانگویی:هذیان
پنکه:فن
پوشش بیرونی دانه:پوسته
تحت نظارت و مراقبت داشتن:کنترل
تشنه نیست:سیراب
تورم رگهای پا:واریس
توسری خور چکش:میخ
تیم فوتبال اسپانیایی:بارسلونا
ثروتمند تاریخ:قارون
جراحت وارد کردن:زخم زدن
جوان:شاب
چندین فلز:فلزات
چهره:رو
چیره:غالب
حرف درد:آخ
خانه گوسفندان:آغل
خردهسنگهای ریز:شن
خط نابینایان:بریل
خطر:ریسک
دانه خوشبو:هل
در به در:آواره
درجهای در ارتش:ستوان
ذره بنیادی:اتم
رگ:ورید
رنگارنگ:ملون
روشن:نیر
زائو ترسان:آل
زبردستی:ید طولی
زمین دور از آب:لیا
زیرک:رند
سرای مهر و محبت:دل
سراییدن:ترنم
سرخ کمرنگ:ال
سرسری انجام دادن کاری:سمبل کردن
سرگذشت:ماجرا
سنت:رسم
شب طولانی:یلدا
شلوار جین:لی
شهر تهران:ری
شهر خراسان رضوی:فریمان
شهر همدان:رزن
شهر کرمان:ریگان
شیطان:خناس
صدای آزار دهنده:نویز
صفت باد:وزان
ضربه به توپ:شوت
ضمیر فرانسوی:وو
عاجز:ناتوان
غذای ایتالیایی:پیتزا
فیلمی با بازی کورش تهامی:برف روی شیروانی داغ
قسمتی از خانه:اطاق
قوه حافظه:یاده
گناه:ذنب
لطیف:نازک
مربوط به دست:دستی
مقیاسی در طول:پا
ممنوع:قدغن
میانملتهای مختلف:بین الملل
نازایی:عقم
نجیبان:شرفا
نگهبان:گارد
نوعی اسباببازی:یویو
نوعی میخ سرپهن:گل میخ
نیلوفر:فل
نیمروز:ظهر
همصدا:هم آواز
همه مردم:عوام
واحد پول ژاپن:ین
کشاورز:برزگر
کشور آسیایی:ایران
کلمه تصدیق:آری
کمیابی:ندرت
آتشدان حمام:تون
آشکار:عیان
آشکارساز محل هواپیما:رادار
آغاز:اول
اتاق درس:کلاس
ادراک:حس
از اجزای آجیل:بادام
از درندگان:ببر
از رودهای مرزی:هریرود
اسباب خانه:اثاثیه
اصلاح کردن با زور و قهر:جبر
الفبای موسیقی:نت
الهه مصر باستان:را
اندازه:فیت
ایتالیای قدیم:روم
این دم:الان
باب:در
باب روز:مد
باردار:حامله
برآمدگی مچ پا:قوزک
بعد:سپس
به جا آوردن:ادا
بیماری ریزش موی بدن:گر
بیهودهگویی:کل کل
پایهها:ارکان
پراکندن:نشر
پسوند راننده:ران
پسوند شباهت:سا
پشت سر:پس
پهلوان یونان باستان:هرکول
پوست دباغی شده:جیر
پیش افتادن:تقدم
ترس:بیم
ترک معاشرت کردن:قهرکردن
تعیین کننده میزان مصرف آب و برق:کنتور
جان خود را برایچیزیمیدهد:فدایی
جمعه:آدینه
چشم عرب:عین
حرف فراری:جیم
حرف ندا:ای
حرف نورزوی:سین
حیوان سر بریده:بسمل
خبر قرآنی:نبا
خوراکی از سبزیها:سالاد
خوردن:تناول
خونگرمی:جوشش
دامی برای ماهی:تور
درویش:قلندر
دریوزه:گدا
دستگاه نساجی:هف
دفعه:وهله
دوگانگی:ثنویت
ربالنوع مصری:رع
رخسار:چهره
روزه گرفتن:صوم
زخم عفونی شده پوست:دمل
زیرک:داهی
ساده و بیآلایش:بیرنگ
سادهدلی:لری
ساقه زیرزمینی برخی گیاهان:ریزوم
سال ترکی:ییل
ستایش:حمد
ستون بدن:پا
سرخ و سفید خونی:گلبول
سرخ کمرنگ:ال
سریعتر از راه رفتن:دویدن
سست شدن:ضعف کردن
سگ بیمار:هار
سیر و سیاحت:گشت
سیماب:آبک
شعیر:جو
شهر ایتالیا:تورین
شهر تهران:ری
شهر مرکزی:ساروق
شهر کرمان:ریگان
شهرستان کرمانشاه:ثلاث باباجانی
شیرینیپز:قناد
صدا:صوت
ضایع شدن:هدر
ظرف غذا پزی:دیگ
عداوت و دشمنی:کین
عدد اول:یک
عدد یک رقمی:هشت
عدل:داد
عرب میگوید آیا:هل
علامت جمع فارسی:ها
فاش کردن خبر:بث
فلز چهره:روی
فیلمی با بازی ایرج قادری:لیلاج
قبول نشدن:رد شدن
گریزگاه:مفر
گور:قبر
گونه و نوع:سان
ماه شب چهارده:بدر
مجبور است:ناچار
مجموعهخصایص یک شخص:شخصیت
مروارید:در
مرکز یک کشور:پایتخت
مزه نمکی:شور
ملون:رنگین
مورچه:مور
میوه:ثمر
میوه پرزدار:کیوی
نام شهر قدیمیتیسفون:مداین
نقاش:رسام
هر یک از یارانعیسی(ع):حواری
وصف کردن:توصیف
کتف:شانه
کشور آفریقایی:چاد
کوچک و خرد:ریز
یاوهگویی:هرز
یک دانه:حبه
آتش قرآنی:نار
آزاده کربلا:حر
آفت گندم:سن
آقای اسپانیایی:دن
آگاهی از امری:آشنایی
آهن ساختمانی:تیرآهن
اثر پا:رد
اثر خواجه عبداللهانصاری:رسایل
اثر روسو:قرارداد اجتماعی
اثر ساموئل بکت:چی کجا
اخراج از کشور میزبان:دیپورت
از استانها:مرکزی
از سورهها:جن
از مهمترین قطعاتالکترونیکی:ترانزیستور
از یک پدر:تنی
ایرانی قدیم:پارسی
باز کردن روزه:فطر
بازوها و شانهها:کتوکول
بالش:سرین
بحر:دریا
بدی:شر
برگزیده:ممتاز
بغل:بر
بوی خوش:شمیم
بوی خوش:عطر
بیجان:موات
پارتیزان:چریک
پاکدامن:پارسا
پایافزار:لخا
پسوند خورنده:گسار
پشیمان:نادم
پوستین:وت
پوشنده:ستار
پیامبر کشتیبان:نوح
پیامبران:رسل
پیدا شدن:بروز
پیش:جلو
تاریکی:سیاهی
تعمیرکار خودرو:مکانیک
توانایی:یارا
توانایی خواندن و نوشتن:سواد
تیر انداختن:رمی
تیم فوتبال فرانسوی:رنس
جدول نمرهگذاری:بارم
جنس خشن:نر
جنس نوعی ظرف:چینی
جنگ تن به تن:دویل
چیره دستی:مهارت
حرکتی در فوتبال:تکل
حریص:آزمند
حمایت:ساپورت
خرس آسمانی:دب
خزانه کل مملکت:بیت المال
خطاب بیادبانه:هی
داستان بلند:رمان
دور دهان:نس
رشته کوه آسیای مرکزی:پامیر
رودی در فرانسه:لوار
ریزبین:میکروسکوپ
زمان مرگ:ممات
زیر و بمی در سطح هجاها:نواخت
سیاست تبعیض نژادی در آفریقای جنوبی بود:اپارتاید
شادباش گفتن:تهنیت
شبانگاه:مسا
صحبت دوستانه:چت
صمغ ساقه گون:کتیرا
صندوق داخل اتومبیل:داشبرد
ضایع و خراب:فاسد
ضمیر غائب:او
طراحی:دیزاین
عدد اول:یک
عصب:پی
فرزندان و اولاد:عترت
فقیر و تهیدست:ندار
قاضی:داور
قبایل کوچ نشین:عشایر
گشوده:وا
گنجاندن:جاکردن
لطیفه:جوک
ماه شاعرانه:مه
محل ورود:در
محکم شدن:تاکد
مرد شجاع و بیباک:شیرمرد
مرغابی:بط
مرکز خراسان جنوبی:بیرجند
مسلط بودن:حاکمیت
مضحک:کمیک
مقیاس طول:پا
مهارت و زبردستی:ید طولی
ناپدید:گم
ناشنوا:کر
نردبانها:درج
ننگ و رسوایی:عار
نوعی بیماری پوستی:گر
نوعی تصویر برداری مغناطیسی:ام آرآی
همگان:عامه
همه مردم:عوام
کافی:بس
کشور آفریقایی:زامبیا
کشوری در آمریکای شمالی:بلیز
کودک:نونهال
یاد کردن:ذکر