آببند:سد
آرام و بیدغدغه:ریلکس
آزمایش لباس:پرو
آزمندی:طمع
آفت گندم:سن
آنچه نذر کنند:نذری
آینده:آتی
اثر ایون تورگنیف:یاکوفپاسینکف
اثر جواد مجابی:دیوساران
ادب نیاموخته:بی ادب
از اسباب بازیها:یویو
اقامت کردن:سکونت
اقرار کننده:معترف
الفبای موسیقی:نت
انباشته شدن:تراکم
با چای خورند:قند
بالن:وال
بخش ممتاز سالن:لژ
بدی:شر
بدین جهت:لذا
برگه حکم دادگاه:دادنامه
بروز:وقوع
بزرگ و عظیم:کلان
بلندمرتبه:والا
به دریاچه هامون میریزد:هیرمند
به قتل رساندن:کشتن
بهشت زیر پای اوست:مادر
بیپرده:رک
بینصیب:محروم
پایتخت یونان:آتن
پسوند شباهت:سا
پشت سر هم:متوالی
پیروز نشدن:شکست
تازه:نو
تند و برنده:حاد
تیم فوتبال اسپانیایی:سویا
جشن فرهنگی:جشنواره
جنس مذکر:نر
چشیدن:ذوق
چندین فن:فنون
چیز:شی
چین خوردگی های زمین:طاقدیس
حد فاصل میان بهشت و جهنم:برزخ
حرف دهن کجی:یی
خطاب بیادبانه:هی
دارنده:ذی
دریاچه سوئد:ملار
دست دوم فروش:سمسار
دو طاس بازی نرد:کعبتین
ذکر کننده:ذاکر
راهها:معابر
رویت کردن:دیدن
ریشخند زدن:طنز
زمان:مدت
سنگ معدنی گرانبها:یاقوت
سهم غذا مخصوص یک نفر:پرس
سوی و طرف:زی
شاخه:شعبه
شدنی:ممکن
شل شدن:وادادن
شهر اردبیل:نیر
شهر خراسان رضوی:چناران
شهری در ایتالیا:باری
شهری در ایتالیا:ورونا
صاحب:ذا
صد سال:قرن
صندوق مردگان:تابوت
ضد گرما:سرما
طراح و سازنده بنا:معار
ظرف ذوب کردن طلا:بوته
ظرف شیشهای ماهی:آکواریوم
ظرف مرکب:دوات
عمدهفروش:بنکدار
عنوانامپراتوران روم قدیم:سزار
غذایی از سیب زمینی:کوکو
فیلمی از برناردو برتولوچی:من وتو
فیلمی با بازی محمدرضاگلزار:بالای شهرپایین شهر
گرفتن با پرداخت پول:خریدن
گوشهای از موسیقی ایرانی:بیات
مادر خودمانی:مامان
مخزن سوخت خودرو:باک
مراسمی به یاد کسی:یاد بود
مستقیم:یک راست
مسلسل سنگین:تیربار
ملامت:سرزنش
منسوب به پیامبر:نبوی
منشی:سکرتر
مهمانخانه بزرگ:گراندهتل
مورچه:نمل
موی مجعد:فر
ناگزیر:وادار
ندا دهنده:نادی
نشانهها:علایم
نگهبان دژ:دژبان
نمونه کوچک شده چیزی:ماکت
نوعی انگور سیاه:غربیب
هنگام:اوان
کشنده بیصدا:سم
کلمه افسوس:اوه
کلمه شگفتی:وه
آبگیر:ژی
آرایش:زیب
آسیاب به ...:نوبت
اجازه دادن:اذن دادن
ارث بری:وراثت
از اندامهای گیاهان:برگ
از بین بردن:محو
از پیامبران:زکریا
از حروف یونانی:یتا
از درندگان:ببر
اسباب خانه:مان
الک:غربال
انجیر عرب:تین
با اکسیژن ترکیب شده:اکسید
باران اندک:رش
بازی کردن:لهو
برنده:حاد
بند پای زندانیان:غل
به رغبت آوردن:ترغیب
به گمان انداختن:ایهام
به مراد نرسیده:ناکام
به من:مرا
به نفع او:له
بهره هوشی:آی کیو
بین:لا
پایتخت ایتالیا:رم
پایتخت لسوتو:ماسرو
پدر:ابوی
پسوند شباهت:سا
پشت:کمر
پشیمانی:ندم
پیش از موعد مقرر رسیده:زودرس
پیشه:کار
پیشینه:سابقه
تابه نان پزی:ساج
تیز:شارپ
جادو:سحر
جانها:نفوس
جزئی از ساعت:عقربه
جوانمرد:راد
چاقوی خوش نویسی:قلم تراش
چیزهای بسیار ریز:ذرات
حبوبات:بنشن
حجمهای فرعونی:اهرام
حرف ندا:ای
خانه:سرا
خراب:ویران
خطا:سهو
خودبینی:انانیت
خودروی حمل مایعات:تانکر
خوک دریایی:فک
دربندان:اسرا
درون حاشیه:متن
دست مالیدن:مس
رخت:لباس
روشنی:نور
زاغ:غراب
زبان باستانی ایتالیا:لاتین
زمان حاضر:حال
زنان قرآنی:نسا
زوبین:مک
سال ترکی:ییل
سپید موی شاهنامه:زال
سربلندی:عزت
سرخرگ:شریان
سنگ آسیاب:اس
شایستگی:لیاقت
شتر عرب:ابل
شمشیر:تیغ
شهر اصفهان:سمیرم
شهر خراسان شمالی:جاجرم
شهر مازندران:آمل
شکافته:پاره
شکستگی خفیف:ترک
شیشه نسوز:پیرکس
صاحب:ذی
صد سال:قرن
صید:شکار
طلیفه:جوک
عالی:تاپ
عرصه:میدان
عقب و پشت:ورا
علامت و نشانه:آرم
عوض کردنی خودرو:دنده
غذای شب:شام
غزال:آهو
فضله حیوانات:پهن
فک:آرواره
فیلمی از وودی آلن:خاطرات اکلیلی
قسمتجلوآمده آرواره زیرین:چانه
گرانبها:ذی قیمت
گربه عرب:هر
گلو:نای
لباس ورزشی:گرم کن
محل پرتاب موشک:سکو
مروارید:در
مهیج و پرشور و حال:آتشین
میزان ... ملت است:رای
نادر:نایاب
نوعی سنگ قیمتی:زمرد
نوعی کفش ساق بلند:چکمه
نیتروژن:ازت
هجرت کردن:کوچ
هر فصل کتاب «یسنا»:ها
هوش و خرد:ذهن
واحد وزن طلا:مثقال
وجود دارد:هست
کشور آسیایی:لبنان
کلمه شگفتی:وه
کنار و جانب:طف
یار مت:پت
آشکار کردن:اکتشاف
آمد و شد کردن:تردد
آهو:ظب
ابله و احمق:بل
اثر ایرج پزشکزاد:دایی جان ناپلیون
اثر جمالزاده:گنج شایان
اثر دافنه دوموریه:ماریان
اثر سیمین دانشور:سووشون
اثر شارلوت برونته:جین ایر
اثر مرتضی مشفق کاظمی:یادگار یک شب
از بتهای جاهلیت:عزی
از پهلوانان شاهنامه:سیاوش
از حروف الفبا:واو
از سورهها:قدر
اساس و بنیان:زیربنا
استان شمالی:گیلان
اعلام خبر با صدای بلند:جارزدن
امتداد داده:کشیده
اندک:جزیی
اندیشمند:فکور
اهل هرات:هریوه
بالای جمجمه:ملاج
بدبو شدن:تعفن
برجستگی لاستیک:آج
بیگانه نیست:خودی
پارهای زمین:خطه
پاسدار:عسس
پاک و منزه:قدیس
پایان:خاتمه
پشمینهپوش:صوفی
پناهگاه:ماوا
پیشنماز:امام
پیشوند زمین شناسی:ژیو
تازه:نو
تن:بدن
توان:تاب
تکیه دادن به بالش:لمیدن
ثروتمند شدن:تمول
جانشین:خلیفه
جزا:مکافات
جنگ:نبرد
جهنم:هاویه
چه کسی:که
حرف پیروزی:وی
حرف همراهی:با
خاندان پیامبر اسلام:العبا
خاک نرم:غبار
در بزرگ:درب
درس گروهی:سمینار
دست عرب:ید
دشمنی:نزاع
دینداری:دیانت
رسیدن:آمدن
رفت و آمد:آمد وشد
رقص کننده:رقاص
رنگ آسمانی:آبی
روی و رخساره:خد
زائو ترسان:آل
زیاد شدن:افزایش
سفره:خوان
سفره نوروزی:هفت سین
سنگواره:فسیل
شرکت ژاپنی سازنده کنسول بازی:سگا
شفا دهنده:دوا
شلوار جین:لی
شناگر زیر آب:غواص
شهری در اسپانیا:ختافه
شکایت:گله
صدمه:آسیب
ضمیر غائب:او
طلا:زر
ظرف غذای سربازان:یغلاوی
عدد تنفسی:شش
فراوانی ریاضی:بسامد
فروتن:افتاده
فیلمی با بازی شقایقفراهانی:مقلد شیطان
فیلمی با بازی مجید مظفری:تنوره دیو
قصد کردن:صدد
قطعه احتیاطی:یدکی
گاز مورد استفاده در صنعت پلاستیک:اتیلن
گمراهی:غی
گوناگونی:تنوع
مباشر:وکیل
محل نگهداری آتش مقدس:آتشکده
مرز و بوم:سرزمین
معتمد:امین
مکان:جا
میوه مربایی:به
نرمی و لطافت:رقت
نظر و دید:نگاه
نوعی بیماری عفونی:وبا
هزار کیلو:تن
همراه فراوان:فت
هواپیمای عجول:جت
واژگون:چپ
وظیفه هنرپیشه:رل
کارگاه جولاهی:هف
کاما:ویرگول
کشور فلاسفه:یونان
کودن:غت
یاری رسان:یاور
یازده:اا
آب منجمد:یخ
آشکارساز محل هواپیماها:رادار
آماده شدن خمیر:ورآمدن
اثر توماس مان:قوی سیاه
اثر روسو:اعترافات
اثر صادق چوبک:اتما
اجازه ورود دادن:راه دادن
ارسال کالا از کشوری به کشور دیگر:صادرات
از درختان:نارون
از رودهای مرزی:تجن
از قبایل وحشی:یاجوج
از مواد مخدر:کراک
از کنده بلند میشود:دود
اسباب و اثاث:رحل
اقامت کردن:سکونت
اوضاع و احوال جوی:هوا
برابر شدن:تساوی
برابر شدن:توازی
بسیار سجده کننده:سجاد
بسیار مهربان:ودود
به هم بستگی داشتن:پیوستگی
بی سر و پا:لات
پایان نامه:تز
پایمال شده:لگد کوب
پرنده زیبا:قو
پلیدی و ناپاکی:نجاست
تجارت و داد و ستد:کاسبی
ترکیدن:پکیدن
تصدیق عرب:نعم
تفاله:تخ
تمام و همگی:یکسر
تنه درخت:نون
جاری:روان
چوب خوشبو:ند
خو:عادت
خودستایی بی اصل و گزاف:لاف
داراییها:اموال
درد چشم:رمد
دستگاه خنک کننده آب:آب سردکن
دماغ:مخ
دیوانه خطرناک:زنجیری
رازها:اسرار
رسیدن:آمدن
رنجر:تکاور
روزگار:دهر
زیرکی:دها
سخت گرفتن:تشدید
سخت نیست:آسان
سرخرگ بزرگ:ایورت
سروری:ریاست
شهر خراسان رضوی:چناران
شهرنشینی:تمدن
شومی:نحوست
شکنجه:زجر
صحرا و بیابان:وادی
عامل وراثت:ژن
عدد فوتبالی:اا
عضو پرواز:بال
عضو منعقد کننده نطفه:تخمدان
علامت تجاری:آرم
عموم دیگ افزارها:ادویه جات
غنیمت جنگی:فی
غیر ایرانی:انیران
فراهم کردن:تدارک
فرمانروایی:حکومت
فقیر و تهیدست:ندار
فیلم مارتین اسکورسیزی:کوندان
فیلمی از سیدنی پولاک:توتسی
فیلمی با بازی حسین پناهی:هی جو
قرابت:خویشی
قرض:عاریه
قلعه کوچک:ارگ
گزیدن:اختیارکردن
گستاخ بودن:روداشتن
گله:رمه
گمان بردن:حدس
گیاه:رستنی
مجهز به اسباب روز دنیا:مدرنیزه
محصول جارو کردن:خاک روبه
محل کرایه فیلم:ویدیوکلوپ
مخالف:ضد
مخالف و بدرفتار:ناسازگار
مرد پیر:شیخ
منسوب به طایفه لر:لری
مکان:جا
ناگهان خودمانی:زرت
ناگهان خودمانی:یهویی
نرمافزار موبایل:آپ
نوعی مشروب الکلی:ویسکی
نوعی ورقه قلع اندود شده:حلبی
نیمتنه گرم:آورکت
هماهنگی:هارمونی
وسیله نقلیه روی برف:سورتمه
وی:او
کتاب مقدس مسلمانان:قرآن
کلام آرزو:کاشکی
کلمه شگفتی:وه
آبگیر:ژی
آفتاب:هور
اثر دافنه دوموریه:ربه کا
اثر سنایی:حدیقه الحقیقه
اثر علی شریعتی:ویژگی های قرون جدید
از اجزای دستگاه گوارش:مری
از چهار عمل اصلی ریاضی:ضرب
از سورهها:قارعه
از عناصر:فسفر
افزونی:مزید
افسوس:حیف
بادبان کشتی:شراع
باز نیست:بسته
بازسازی:ترمیم
بذر گیاه:دان
برایخدا شریک قائل میشود:مشرک
برگه تأیید دریافت:رسید
برنا:جوان
بزرگ و عظیم:سترگ
بستر:جا
بنیانگذاری:پی ریزی
به احوالپرسی کسی رفتن:سرزدن
به جا آوردن عهد:وفا
بهره:قسمت
بیشبهه:یقین
پاک از گناه:بری
پایتخت توگو:لومه
پرنیان:ابریشم
پنج ترکی:بش
تصدیق آلمانی:یا
تهمت زدن:اتهام
تکیه کننده:متکی
جادو:سحر
جاودانه:ازلی
جنس پاکت ضد آب:نایلون
چراغ:سراج
حاکم:والی
حتمی:محتوم
حیله و نیرنگ:فن
داری سبیل پرپشت:سبیلو
در مثل نادیده گرفته شده:زیرسبیلی
درخت لرزان:بید
درختی با پوست سفید:تبریزی
درشت گویی کردن:توپیدن
دریافت سخن از حرکات لب:لبخوانی
دزدیده نگاه کردن:سرک کشیدن
دشمن سرسخت:لد
دورویی:نفاق
دوستان:یاران
دیوار بلند و محکم:ترا
ذره باردار:یون
راه شاعر:ره
رفتن به مکان مقدس:زیارت
روز قیامت:محشر
روزی دهنده:رزاق
سواره:راکب
سوگند:قسم
شادمان:مسرور
شالوده:بنیاد
شرح دادن:توضیح
شهر آذربایجان شرقی:هشترود
شهر آذربایجان شرقی:ورزقان
شهر فارس:نیریز
شهر مرکزی:نراق
شهر کرمانشاه:روانسر
شکوه:فر
صفت روباه:مکار
صمغ الکتریکی:کهربا
طریقه راهبان:رهبانیت
عدد ورزشی:دو
فراوان:زیاد
فوتبالیست اسپانیایی:نگردو
فیلمی با بازی جمشیدهاشمپور:ازدوردست
گشوده:باز
گور:مدفن
محکم کردن:شد
موی مجعد:فرفری
ناپدید:گم
ناظر تقسیم آب:میرآب
نام ترکی:آد
نامتوازن کار کردن موتور:ریپ زدن
نجات دهنده:منجی
نشانه:آیت
نشانه مفعولی:را
نگاه خیره:زل
نگهبان مرز:مرزبان
نوع تفکر:ذهنیت
نوعی نمایشنامه:درام
نیک نگریستن:تامل
هراس:ترس
همه را شامل میشود:هر
هیزم:هیمه
وحشی:دد
وسیله اطلاع رسانی:رسانه
وسیله کبابی:سیخ
کندن:حفر
کوبیدن:دق
کوبیدن در:تق
یگانه:مفرد
یک شکل و یک نواخت:یک دست